جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

یغماگری و ایجاد ناامنی و کشتار فجیع‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

غائله‏ی نهروان با قاطعیت امام علی-علیه‌السلام- و همت یاران با وفای آن حضرت پایان پذیرفت و هنگام آن بود که امام، با پاکسازی ارتش خود از اخلالگران، بار دیگر آرامش را به سرزمینهای اسلامی بازگرداند و به خودکامگی معاویه و شامیان فریب خورده پایان بخشد، زیرا تمام فتنه‌ها و فسادها زیر سر فرزند ابی‏سفیان بود.

معاویه در سرزمین عراق جاسوسانی داشت که وقایع را مرتب برای او گزارش می‏کردند. برخی از این جاسوسان، کینه توزانی دیرینه نسبت به علی -علیه‌السلام- بودند، مانند عمارة بن عقبه برادر ولید بن عقبه. این دو برادر، که از شاخه‏های درخت ناپاک بنی‌امیه بودند، از آنجا که امام -علیه‌السلام- ضربتهای شکننده‏ای بر پیکر این خاندان خبیث فرود آورده بود، دشمنی آن حضرت را به دل داشتند. بالأخص که پدر ولید در جنگ بدر به دست علی -علیه‌السلام- کشته شده بود. ولید همان کسی است که قرآن در آیه‏ی ششم سوره‏ی حجرات او را فاسق خوانده است و در دوران حکومت عثمان به دست امام -علیه‌السلام- تازیانه خورد و حد شرابخواری بر او جاری شد. از این رو تعجب آور نیست که برادر او عماره جاسوس معاویه در کوفه و خود ولید نیز از مشوقان معاویه در نبرد همه جانبه با علی -علیه‌السلام- باشد.

عماره در نامه‏ای پرده از اختلاف و دو دستگی میان یاران علی -علیه‌السلام- برداشت و واقعه‏ی نهروان را گزارش کرد و یادآور شد که گروهی از قراء قرآن در این واقعه به دست علی -علیه‌السلام- و یارانش کشته شده‏اند و بدین سبب اختلاف و نارضایتی در

میان آنان بالا گرفته است. او نامه را به وسیله‏ی مسافری به شام فرستاد. معاویه نامه را خواند و از هر دو برادر که یکی حاضر و دیگری غایب بود، تشکر کرد.(1)

معاویه زمینه را برای ایجاد ناامنی و یغماگری و قتل شیعیان امام -علیه‌السلام- مناسب دید و از این جهت با اعزام گروههایی به مناطق حجاز و یمن و عراق به جنگ روانی دست زد و با ایجاد اغتشاش و قتل افراد بیگناه و غارت اموال زنان و بیچارگان، نه تنها امام را از اندیشه‏ی تسخیر مجدد شام باز می‏داشت، بلکه عملاً می‏خواست ثابت کند که حکومت مرکزی قادر به حراست مرزهای خود نیست.

این سیاست، که بحق سیاستی شیطانی بود، اثر خود را کرد. معاویه با اعزام سنگدلانی به قلمرو حکومت علی -علیه‌السلام- هزاران تن را به قتل رسانید. این یاغیان مهاجم حتی به کودکان و زنان نیز رحم نمی‏کردند و چنانکه خواهد آمد دو کودک عبیدالله بن عباس را در برابر چشم مردم سر بریدند.

این برگ از تاریخ حکومت امام -علیه‌السلام- بسیار دردآلود و اندوهبار است. البته این بدان معنا نیست که علی -علیه‌السلام- کفایت و تدبیر سیاسی برای نابود کردن دشمن نداشت، بلکه آنچه در اختیار آن حضرت بود تنها مشتی مردم فضول و بهانه‏گیر و راحت طلب و بدتر از همه دهن بین بودند و از این رو، امام -علیه‌السلام- نتوانست به اهداف عالی خود دست یابد. تاریخ، شرح این هجومهای وحشیانه را به دقت نگاشته است و ما در اینجا تصویری روشن از این هجومها را ترسیم می‏کنیم تا میزان تعهد معاویه نسبت به اصول اسلام و مبانی انسانی روشن شود.


1) شرح نهج‏البلاغه‏ی ابن‏ابی‏الحدید، ج 2، ص 115-114، به نقل از تاریخ طبری.