جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ریشه‌ی‏ دیگر خوارج‏

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

یکی دیگر از ریشه‏های خوارج ذوالثدیه است که در کتابهای رجال به نام نافع از او یاد شده است. بسیاری از محدثان تصور کرده‏اند که حرقوص معروف به ذوالخویصره همان ذوالثدیه است، ولی شهرستان در کتاب ملل و نحل بر خلاف آن نظر داده و می‏گوید: «أولهم ذو الخویصرة و آخرهم ذوالثدیة».(1) از آنجا که شیوه‏ی اعتراض هر دو به پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم یکسان بوده است و هر دو در تقسیم غنائم به پیامبر گفته بودند که «عدالت کن» و آن حضرت پاسخ واحدی به هر دو داده بود،(2) غالباً تصور شده که این دو اسم یک مسمی دارند، ولی توصیفی که از ذوالثدیه در تاریخ و در لسان پیامبر وارد شده هرگز مانند آن درباره‏ی ذوالخویصره وارد نشده است. ابن‏کثیر که تاریخ و روایات مربوط به مارقین را گرد آورده است در آن یادآور می‏شود که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: گروهی همچون پرتاب شدن تیر از کمان از دین خارج می‏شوند و دیگر به آن باز نمی‏گردند. نشانه‏ی این گروه آن است که در میان آنان مرد سیاه چهره‏ی ناقص دستی است که منتهای آن گوشتی است بسان پستان زن که حالت ارتجاعی و کشش دارد.(3)

امام علی -علیه‌السلام- پس از فراغ از نبرد نهروان، دستور داد که جسد ذوالثدیه را در میان کشتگان پیدا کنند و دست ناقص او را مورد بررسی قرار دهند. وقتی جسد او را آوردند، دست او را به همان وصفی دیدند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم توصیف کرده بود.


1) الملل و النحل، ج 1، ص 116. ولی هم او در صفحه‏ی 115 همین کتاب هر دو را یکی شمرده و می‏گوید: «حرقوص بن زهیر المعروف بذی الثدیة.».

2) کامل مبرد، ج 3، ص 919، طبع حلبی.

3) سیره‏ی ابن‏هشام، ج 2، ص 496.