. فائدة: ربح، فوائد، فائدة
. فاتح شدن: فتح، انتصار، النصر، الغلبة، غالب، ناصر
. فاجر: مذنب، ضال، فاسد، فاسق
. فاجعه: مصیبة، حادثة، مؤلمة ، واقعة
. فاسد شده: عاث، فسد
– فاجر
. فاش شدن: ظاهر، واضح، معروف، عام
. فاش کردن: اشاعة، تعریف، اخبار
. فاصله گرفتن: – ج – جدائی
. فال بد زدن: الطیرة
. فانی: معدوم، فناء، زوال
. فتادن: سقط، عجز، هبط، خضوع
. فتنهها: الفتن
. فحش و ناسزا: – د – دشنام
. فخر فروشی: فخر، اعتزاء، مفاخرة، نخوة، تباهی، غرور
. فرآورده: حصل، میسر، مصنوع
. فراخ: واسع، مفتوح، عریض، وافر، وسیع
. فرار، فرار کردن: فر، فرار، یفلت، نفر ، ینفروا، نفور، هرب
هربوا، الهرب
. فراز: عال، ارتفاع، فوق
. فرا گرفتن: ارهاق، شمل، غشیتکم، تقلکم، تلاطم، لقف
. فراخواندن: ارجع، اذهب الینا، دع الناس، اقبل الینا
. فراموشی: ذهل، سهو، نسیان، عمیت، تغابیت، عقل، نسی، النسیان
. فراوانی: بعاع، کثرة، باحة، مثراة، تثمیر، ثور، جمة، اکثر، زاد
زیادة، اسبغ، غضارتها، فاض، نوامی، یفره، وفوره
. فراهم آورده: جمع، حزم، حصل، کسب
. فربه (چاق): سمین، ثقیل، قوی، غلیظ
. فرجام: نهایة، عاقبة، الخاتمة، الاخر، آخرالزمان
. فرح و سرور: السرور، فرح، سعادة، بهجة
. فرخ: مبارک، سعید، میمون، جمیل
– فرح و سرور
. فرخنده: – فرخ
. فردا: غداة، غدا، سیأتی زمان
. فرزانه: حکیم، عالم، عاقل، شریف
. فرزند: – ک کودک
. فرزند دختر: ابنة، المرئة – ک – کودک
. فرزندان: حفدة، ذریة، نسله ، النسل، ولد، أولاد
. فرستاده: مرسل، الرسول، السفیر
. فرسودن: سحق، تلف، عدم، فناء، الضعف
. فرسوده: مسحوق، ممزق، ممحی، ضعیف
. فرشته: ملک، ملکا، ملائکة
. فرصتها: – م – مهلت،
انهزهم، اهتبلوا، الفرصة
. فرق کردن: اختلاف، تمییز، تفاوت
. فرمان: الامر ، الحکم، اجازة، قضی، القضاء، کلماته، ناداها
. فرورفتن: خاض، ذهل، رسوب، غور، تقحم، تتورط، نفوذ، دخول،
غروب
. فرومایگی: – پستی
. فرومایه: حقیر، وضیع، ذلیل، سفیه، جاهل بودن
. فرود آمد: نزل، هبط، یهبط، هبوط، مهبط، تهویه، غروب، نزول
. فروخوردن خشم: الکظم، مکظوم
. فروکش کردن: اغورار، قرت، نضب، نضوبها
. فروتنی و تواضع: استکانة، تواضع، خشع، خشوع
. فروزان: مضیء، منیر، لامع، منور
. فریاد: – ناله و زاری
زواجر، زقا، تصرخ، صاح ، عجیج، نعر، الصوت، نداء
. فریاد رس: مغیث، معین، ممد، ناصر
. فریب خورده: مفتون
. فریب و فریبکاری: ختل، غدر، خدع، خالب، تداهن، ادهان، یزدهیه
غر، غرر، غش، غیلة، أغوی، افتتن، کادتهم، تکید، المکیدة، نفثاته
المکر، حیلة، غبن
. فریبکار: مکار، غدار، محتال
. فریبا: مخادع، ماکر، جمیل، مغرور، غرارة
. فزون: زائد، کثیر، عدید
. فسخ کردن: اقالة، فسخ، رد، ردع
. فسردگی: – الف – افسردگی
. فطرت و سرشت: خلق، خلق
– س- سرشت
. فضا: جو، سکائک، الهواء، السماء
. فضیلت و برتری: فضل، فضائل، اعواز، یمور، أملق
. فقر و نیاز: الفقر، خلتها. خلل. المسکنة. معترا
. فقیر و نیازمند: الفقر، المقل، المسکین، أکدی، کدی
. فقر شدید: املق، غیر الالوان
. فقهاء: العلماء، الفقهاء، المجتهدین
. فکر و اندیشه: بال، الرویة، طفق، لبک، الالباب و هم، أوهام
. فوت شدن: موت، وفاة، فناء، زوال
. فهم و درک: – د – درک
. فهمیدن: الفهم، ادراک، افهام، عالم
. فهمیده: مفهوم، مدرک، عالم، مطلع، عارف