. حاکم و فرمانده: الحاکم، سلطان، الوزعة، الوالی، الولایة،
. حال: شأن، الحال، مقامه
. حالت و چگونگی: کیفه، کیفیة
. حلم و بردباری: الاناة، الحلم، الصبر
. حاملهگی: لقاح، یلقح، حمل، حبل، حبول
. حدود: حد، حدود، مقدار، قدر
. حدس: الظن، وهم، حدس، احتمال
. حراست: حرس، الحراسة ، الحفظ، محافظة
. حرام: حرم، سحت
. حرص و طمع: جشعی، الشرة، لهج، نهمته
. حرفه و صنعت: عمل، صنع، طمع
. حرمت داشتن: حرمة، توقیر
. حرکت کردن: درج، سیاقة، سار، ساروا، صفق، انطلق، تلجلج، ألجم، مخض، مائر، نزقات، نزواتها، نفاذ، انفذ، نفر، متوجهین – روی کردن
. حزن و اندوه – ا- اندوه
. حساب گری و شمارش: عد، عدید، محاسبة، حساب
. حسادت: حسد، الحسود، نفاسة
. حسرت و دریغ: لهنه، لاهفا، أسف، الغم، الحزن
. حس کردن: الحواس، الحس، الادراک، مشاهدة
. حسن: حسن، جمال، جودة
. حفظ و نگهداری: حرس، حفظ، حصن، حقن، حط، خزن، دعم، دعائم، ذمار، حبس، مراقب، سوسو، صان، عصم، وعاه، أوعوا
. حق شناس: عارف، عالم، معتقد
. حقه باز: مکار، عیار، خادع، مخادعة، مختال
. حکومت: الملک، ملکها، النظام، الخلافة، حکم، الدولة، ریاسة، سلطان، مالک
. حمایت کردن: الحمایة، رعایة، الدفاع، محافظة
. حمله و هجوم: السطوة، شمله، یصول، غزی، الکر، الکرة، وثبوا
. حوادث مهم: خطب، النوازل
. حواس ظاهری: الحواس، مشاعر
. حوصله داشتن: الصبر، ثبات، الحزم، صبور
. حیاء: العفة، الحیاء، شرم، خجول
. حیرت آور: محیر، متعجب، الدهشه عظمة
. حیرت زده: الخیل، حیوان، الموذ، ماشیة، مواشی، الوحوش
. حیله و نیرنگ: حیل، الغدر، کاد، یکید، المکیدة المکر الخدیعه – ف: فریب،
. حیله باز: مخادع، محتال، اهل الغدر