جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حرف آ

زمان مطالعه: 4 دقیقه

. آئین: الدین، مذهب، منهج – دین

. آئینه: مرآة ، صقال

. آب: الماء المیاه دمعة ، عراق، النطفة (آب فرات)

. آب تیره: کدر، الکدر

. آب زیاد: لجة ، لجج، (عمق فراوان آب) البحر، بحار، النهر

. آب شدن: انماثت، یماث، مث

. آب کم: وشلة

. آبی که از مرد خارج می‏شود: النطفة ، منی

. آب نما: السراب، سرابا

. جای نوشیدن آب: منهلا، مناهلکم

. آب چشم: البکاء، الدمع

. آب دهان: لعاب، بصاق

. آباد: عامر، معمور، مزروع، ملتف

. آبادانی: عمر، یعمر، صلاح، عمران، عمارة قری، قریة ، زراعة

. آبرو: عرض، أعراض ، وجیها، حیاء، شرف. صفا، رونق، شأن

. آبرومند: عف، عفیف، شریف، محترمة ، شأن

. آبستنی، حاملگی – ح – حاملگی، بارداری

. آبشخور حیوانات: وردا، الواردون موارد

. آبکش: ناضحا

. آب نما: سراب

. آبیاری: سقوه، سقایة ، ری

. آتش: النار، الحریق حدة ، حرارة

. آتشین: النیران، النائرة

. آتش افروزی: زند، زناد، اثارة، فتنة

. آخرالزمان: الزمان المقبل، زمان

. آخر: انتهاء، آخر، عودا، ینتهی

. آخرت و قیامت – قیامت

. آدم: الانسان، أناس ، خدم، بشر

. آذرخش: برق، رعد، صاعقة – ر- رعد و برق

. آذر: – آ- آتش

. آذین: حلیة ، الزینة، تجمل

. آراء: الاراء، النظر، الرأی

. آراسته: مزین، مرتب، مجمل

. آراستگی: زینة، نظام، ینظم، یرتب

. آراستن: تزیین، حلیة، اعداد، تجهیز، تعمیر

. آرام و ساکن: ساج، سکن، ضامزة ، مکیث، مکین، اهدوا، استراح ، راحة، ثبات، همد، هامدة، تمهل، سکون، أمان ، أمن

. آرامش: خمود، أراح، سکینة، اطمأن، قرارا، کظوم، هادئة

. آرمیدن: استراح، سکون، استقرار، نوم، صبر، اطمئن

. آرایش: – آراستن

. آرزوها: الأمانی، و طرهم، الأمل، الأمنیة ، یبغی، یطلب، علائق، منی، یتمنی، المنی، انتظار، توقع، رجاء، شهوة، هوی، رغبة

. آرزومندی: شوق، اشتاق، الأمل ، غرض

. آرمان: رغبة، امنیة، حسرة

. آز: حرص، طمع، رغبة، أمنیته ، حسرة، حاجة

. آزاد: حر، أحرار، عتق، فدوا، یفک، فکاک، أفلت، استقلال، مختار، اصیل

. آزادگی: حریة، أحرار، اصالة، نجابة ، فتوة

. آزاده: حر، طلیق، کریم، اصیل، نجیب

. آزاد شده: طلقاء، طلیق، عتیق

. آزاد مرد: أصیل، نجیب، حر، فتوة

. آزار (اذیت): أذی، قاساکم، کلبهم، ضرر، عذاب، تعب، مشقة، مرض، ألم، بغض، صدمة

. آزرده: – ن- ناراحتی

. آزردگی: تعب ، غضب، صدمة، حزن،

. آزرم: حیاء، شرف، عزة ، عظمة، حرمة، شفقة خجل

. آزمایش: بلی، الامتحان، اختبار، محص، امتحن منی، استوبلوا، وزن، تجربة، تحمل

. آزمند: طماع، شرة، حریص، جشع

. آزموده: مجرب، مختبر، ممتحن، موزون، ممرن

. آزمودن: تجریب، استعمال – آزمایش

. آسان: هون، الهوینی، یسر، یسرها، تسهیل، سجحا، سلس ، سمح، یسنی، أمکنت، هینا، سهل

. آسانی : سهولة، یسیر، رفاهیة، استراحة، نوم، نعیم

. آسایش: الدعة، وادعا، فرصة، راحة، استراحة، اجمام، رفه، أراح

. آسمان: سما، فضاء، سقف، فوق، فلک.

. آسوده: مطمئن، مستریح، ساکن، مسرور، فارغ، مرتاح

. آسودگی: فراغ – آ- آرامش – آ- آسایش

. آسیاب: رحی، الرحا

. آسیب: ضر، یضر، یؤذی ، یؤلم ، جرح – ز- زیانکاری ، صدمة، خسارة، عیب، تعب، آفة، بلاء، ایذاء

. آسیب رساندن: ضرب، ایذاء، صدمة

. آسیمه: مضطرب، حیران، خائف

. آشتی: صلح، اصلاح، مصالحة، هذنة، سلم

. آشفته: مضطرب، منفعل، حیران، غضبان – آسیمه ، تشویق، غضب، إثارة ، مهمل،

. آشکار: تکشر، کشف، مکشوفة، لاح، وضح، بداهة، اوضح، الوضوح

. آشکار شدن: ینقدح، نواجم، بدا، ظهر، برق، بحث، بان، جلائل، انجابت، یسفر، سنح، سیم، أشرف، مشهد، مشهورا، شاع، أصحر، صادعا، صرح، طلع، علن، علانیة، جهر ،عنون، عیان، الفاشی

. آشوب – آ- آشوبگری

. آشوبگری: شغب، الفتن، فتنة، هرج و مرج، غوغا، فتان، فساد، ازدحام

. آشنا: عارف، العالم، معروف، صدیق، قریب، مأنوسی، موافق

. آشیانه: مسکن، منازل، جحر، أوکار، وکر، طبقة

. آغاز: الاول، بدأ، ابتدأ ، بدوات، ینشب، شرع

. آغازگر: البادی، شارع

. آغوش گرفتن: ضم ، یضمن، معانقة

. آغوش: صدر، جانب، حافة

. آغشته: غمس، دمج، مزج، ملوث

. آفت، آفت‏ها: عاهة، بلیة، الآفات ، مبتلی، الأمراض، مصیبة، ألم

. آفتاب: شمس، نور

. آفریده: الخلق، مصنوع، خلائق، مربوبون، مخلوق

. آفریدگار: الله، رب، خالق، مکون، صانع

. آفرینش، آفریدن: کون، تکوینها، أنشأ، ایجاد، ابداع، إنشاء، خلق،

الابتداء، البادی، ابتدع، برأه، جبل، اخترع، ذرأ، صنع، فطر

. آقائی: السیادة، سادات، سید، فاضل، عظیم – ب- بزرگی و بزرگواری

. آکندگی: امتلاء، مل‏ء، حشو، اغناء، مملوء، خزن

. آگاه: مطلع: خبیر ، ذکی، واقف، عالم، بصیر

. آگاهی: بصر، علم، فهم، شعور، عرفان، تنبیهک خبر، اعلان، اطلاع، تعقل، ذکاء، معرفة، اخبار

. آگاهاندن: اعلام، اخبار، اطلاع، اعلان

. آگاهاننده: مخبر، مطلع، مبنی‏ء

. آلایش: اختلط، اختلاط، تلویث

. آلودگی: دنس، درن، الکدر، خلط، تلویث، مزج، فسق، جرم، و سخ

. آلوده: فاجر، فاسق، عاصی

. آماده کرد: أمد ، وطئت، وطی‏ء، هیاء، استعد

. آماده سازی: أجهز، أزمع، عتید، أعد، محض، مهد، حضر، اعداد، استعداد، التهیوء

. آمد و شد: ذهاب، تکرار، کرر، مجیی‏ء، وصول، عودة، ایاب و ذهاب

. آمرزش: عفو، غفران، صفح، رحمة، غفر، مغفرة

. آموختن: تعلیم، الفهم، أدب، مؤدب ، مأنوس، معتاد، تدریب

. آموزگار: عالم، معلم، رب، مربی، مؤدب

. آمرزش: – آموختن

. آمیخته: خلط، جمع، یمزج، أملس، ماج، معاشرة، شائبة

. آمیزش: طوف، زوج، اللقاح، یلامس، ملامسة، امتزاج، مراودة، مجالسة ، مباشرة – آمیخته

. آوارگی: تفرق، تشرد، شارد، تائه غربة، بعید

. آواره کردن: تبعید، تشرید، نفی

. آوازه: الشهرة، سمعة، معروف

. آواز (صدا): تغرید، صوت، ضج، و عوعة، صراخ، نغمة، غناء، رجع

. آوخ: آه، واه

. آویخته، آویزان: علق، أعلق، تهدلت، منزل، مدلی، متشبث

. آهسته: خفض، مکث، مکیث، بط، تأن، تؤده ، رفق، سکینة، وقار ، حلم

. آهنگ: – آواز

. آهنگ (عزم و ارادة): قصد، عزم، الارادة، صولة

. آهن: حدید، السکة

. آهنگر: القین

. آینده: زمان، سیأتی زمان، غد، غدا، مقبل، قادم، الآتی

. آیندگان: الاعقاب، غابرین، الاخرین، آخرالزمان – آخرالزمان