شک نیست که عبادت نیاز به قصد قربت دارد؛ یعنى باید انگیزههاى آن الهى
باشد و خلوص از هرگونه ریا و قصد غیر خدا نیز لازم است.
فقها فرمودهاند: اگر کسى وضو مىگیرد به نیت اطاعت فرمان خدا و هم براى اینکه به وسیله آب خنک بدن او خنک شود، وضوى او خالى از اشکال نیست چرا که انگیزه مشترکى بین قصد قربت و قصد برودت آب داشته است. البته اگر قصد اصلى قربت است که در هر حال وضو براى نماز مىگرفت؛ ولى قصدهاى تبعى هم در کار باشد، ضررى نمىزند.
در اینجا سؤال پیش مىآید که آیا به جا آوردن عبادات براى رسیدن به پاداش بهشت و نعمتهاى آن و حور و قصور جنت با قصد قربت سازگار است؟همچنین انجام آن براى ترس از آتش دوزخ و عذابهاى آن واقعاً خالصانه است؟
در زمینه آثار دنیوى و مواهب مادى، خواندن نماز باران براى رفع خشکسالى یا انجام دادن نماز شب براى وسعت روزى و امثال آن نیز قابل پرسش است که چگونه اینگونه نیات با قصد قربت سازگار است.
پاسخ همه این پرسشها یک چیز است و آن اینکه آنچه را انسان از خدا بخواهد عین قربت است و به تعبیر دیگر، پاداشهاى بهشتى و نجات از عذاب دوزخ یا پاداشهاى مادى دنیوى از قبیل داعى بر داعى یعنى انگیزهاى است براى قصد قربت، زیرا عبادت کننده مىداند که اگر نیت قربت نداشته باشد این امور حاصل نمىشود.
به همین دلیل در سرتاسر قرآن مجید براى تشویق مؤمنان به اطاعت پرودگار و تقرب به او سخن از نعمتهاى بهشتى به میان آمده و براى نهى از مخالفت، سخن از عذابهاى دوزخ. هرگاه این امور با قصد قربت مخالفت داشت، هرگز در قرآن مجید آن هم به صورت بسیار گسترده مطرح نمىشد.
همچنین مسئله نماز باران و مانند آن در احادیث اسلامى وارد شده
و معصومان علیهم السلام به آن تشویق کردهاند. اگر با قصد قربت منافات داشت امکان نداشت تشویق کنند. نیز پاداشهاى مادى که براى برپاداشتن نماز شب یا خواندن سورههاى مختلف قرآن یا دعاهایى براى خلاص زندانیان و شفاى بیماران همه دلیل بر این است که آنچه از خدا خواسته شود، هرچند داعى بر آن رسیدن به مواهب مادى باشد منافات با قصد قربت ندارد.
البته شک نیست اگر انسان به مقامى از ایمان و اخلاص برسد که عبادت پروردگار را تنها براى اداى شکر و شایستگى حق براى عبادت به جاى آورد و حتى عشق به نعمتهاى بهشتى و ترس از آتش دوزخ و رسیدن به مواهب دنیوى را رها سازد، عبادتى در حد بسیار اعلا انجام داده است؛ ولى این بدان معنا نیست که اگر طمع در جنت و خوف از عذاب یا رسیدن به مواهب مادى دنیا انگیزه رفتن به در خانه خدا شود و همه را از او بخواهد با اخلاص نیت مخالفت داشته باشد، از این رو در آیات قرآن در کنار «جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ»؛ باغهایى از بهشت که نهرها از کنار درختانش عبور مىکند» تعبیر به «وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَکْبَرُ» (خشنودى و رضایت خداوند از همه برتر است) نیز آمده در آنجا که مىفرماید: «وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَمَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِى جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ»؛ خداوند به مردان و زنان باایمان، باغهاى بهشتى وعده داده که نهرها از پاى درختانش جارى است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و (همچنین،) خانهها و (قصرهاى) پاکیزه در باغهاى جاودان بهشتى (به آنها وعده داده)؛ و خشنودى خدا، (از همه اینها) برتر است؛ واین، همان رستگارى و پیروزى بزرگ است».(1)
چه خوب است که انسان افق فکر و معرفت خود را چنان بالا برد که از عبادات و مناجاتهاى خود غیر او را نخواهد، همانگونه که در مناجات هشتم از
مناجاتهاى پانزدهگانه امام سجاد علیه السلام وارد شده است که به پیشگاه خدا عرضه مىدارد:«فَأَنْتَ لَاغَیْرُکَ مُرَادِی وَلَکَ لَالِسِوَاکَ سَهَرِی وَسُهَادِی وَلِقَاؤُکَ قُرَّةُ عَیْنِی وَوَصْلُکَ مُنَى نَفْسِی وَإِلَیْکَ شَوْقِی وَفِی مَحَبَّتِکَ وَلَهِی وَإِلَى هَوَاکَ صَبَابَتِی وَرِضَاکَ بُغْیَتِی … وَقُرْبُکَ غَایَةُ سُؤْلِی؛ تو مراد منى و غیر تو مراد من نیست. شبزندهدارى و بیدارىام فقط براى توست نه غیر تو. دیدارت نور چشم من و وصل تو آرزوى من و به سوى تو شوق و اشتیاق من است. در وادى محبت تو سرگشته و در هواى تو دلدادهام و خشنودىات مقصد و مقصود من … و قرب تو منتهاى خواسته من است».
1) توبه، آیه 72.