آنچه در حدیث پربار بالا آمد اشاره به جنگهاى تن به تنى بود که در میدانهاى جهاد واقع مىشد و در واقع ضرورتى اجتنابناپذیر بود و گاه این جنگهاى تن به تن از جنگهاى مغلوبه که همه لشکریان دو طرف به پیکار مىپرداختند جلوگیرى مىکرد، همانگونه که در نبرد عظیم خندق صورت گرفت که با کشته شدن عمرو بن عبدود در جنگ تن به تن با امیرمؤمنان على علیه السلام روحیه دشمن شکست خورد و با عوامل دیگرى از قبیل طوفان دست به دست هم داد و لشکر عظیم قریش از میدان عقبنشینى کردند.
ولى در تاریخ اروپا جنگهاى تن به تن به صورت بسیار زشتى انجام
مىگرفت به این معنا که دو نفر که با هم خصومت داشتند یکدیگر را به مبارزه فرا مىخواندند و با استفاده از سلاحهاى مرگبار به هم حمله مىکردند و تا یکى کشته مىشد مبارزه آنها تمام مىگشت که در کتب مختلف آنها شرح آن آمده است.
آنچه را در ذیل مىخوانید عصارهاى است که از سه دائرة المعارف معروف غربى گرفته شده است:
مبارزه تن به تن یا همان دوئل واژهاى است که از زبان لاتین گرفته شده است به این شکل که دو تن که با یکدیگر خصومت داشتند با استفاده از شمشیر و یا اسلحهاى مرگبار به مبارزه بر مىخواستند. این عمل در ابتدا در قرون وسطى و در اروپاى شرقى مرسوم بود و حتى گفته شده است که به دوران قبل از مسیح باز مىگردد. بعد از مدتى این عمل از سوى دادگاه جنبه قانونى یافت و به عنوان وسیلهاى براى رفع خصومت معرفى شد و در مواردى دادگاه حکم به انجام دوئل مىکرد.
در زمان چارلز نهم در فرانسه انجام این عمل تا جایى شدت یافت که او در سال 1566 مجازات اعدام را براى کسانى که دست به این عمل مىزدند مقرر کرد. با این وجود در تواریخ نوشته شده است که بعداً در زمان لوئى چهارم در فرانسه در عرض هجده سال بیش از چهار هزار نفر در این نبرد تن به تن کشته شدند و یا در زمان لوئى سیزدهم تعداد کشتگان در عرض بیست سال به هشت هزار نفر بالغ شد. دامنه این نوع نبرد تا جایى گسترش یافته بود که به محض کوچکترین توهین و یا صرف احتمال وجود توهین، فردى که مورد اهانت قرار گرفته بود زمان و مکان دوئل را تعیین مىکرد و انجام این عمل نوعى دفاع از آبرو و حفظ شرافت تلقى مىشد و حتى گفته شده که همه افراد به انجام دادن این کار مجاز بودند و فقط زنان، افراد زیر بیست سال و یا بالاتر از شصت سال و یا
کسانى که بیمارى داشتند از این عمومیت مستثنا بودند.
با این وجود همواره در جواز این عمل بحث بود و آن را مخالف قوانین مىدانستند و سرانجام در اوائل قرن بیستم ممنوعیت جهانى آن اعلام شد و یکى از عوامل ممنوعیت آن را افول طبقه اشراف دانستهاند، زیرا دوئل غالباً در میان آنها و به اصطلاح براى حمایت از آبرو و شرافت خانوادگى انجام مىگرفت.
نوع دیگرى از دوئل نیز وجود داشت که محدود به خصومتهاى شخصى نبود و در جنگها و نبردها به شکل مبارزه تن به تن نمودار مىشد و حتى در کتاب تاریخ اثراتى از آن در سده هفتم پیش از میلاد به چشم مىخورد و نبردهاى شوالیهها و یا به مبارزه طلبیدنهاى مرسوم در نبردهاى اسلامى از این قبیل است. امروزه این نوع نبرد در میادین جنگ منسوخ شده و سلاحهاى کشتار جمعى جایگزین آن گردیده است.