جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شرح و تفسیر: فزونى پاداش‏هاى الهى‏

زمان مطالعه: 3 دقیقه

امام علیه السلام در این گفتار نورانى اشاره به تفاوت پاداش الهى نسبت به اعمال بندگان کرده مى‏فرماید: «کسى که با دست کوتاه ببخشد با دست بلند به او بخشیده مى‏شود»؛(مَنْ یُعْطِ بِالْیَدِ الْقَصِیرَةِ یُعْطَ بِالْیَدِ الطَّوِیلَةِ).

اشاره به این‏که عطاى بندگان هرقدر زیاد باشد در مقابل عطاى الهى و پاداش‏هاى بسیار عظیمش کم و کوچک است. قرآن مجید مى‏فرماید: «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا»؛ هر کس کار نیکى را به جا آورد، ده برابر آن پاداش دارد».(1)

در جاى دیگر مى‏فرماید: «مَّثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِى کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِّائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»؛ کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى‏کنند، همانند بذرى هستند که هفت خوشه برویاند؛ که در هر خوشه، یکصد دانه باشد و خدا آن را براى هر کس بخواهد (و شایسته باشد)، دو یا چند برابر مى‏کند؛ و لطف خدا گسترده، و او (به همه چیز) داناست».(2)

در این آیه ملاحظه مى‏کنیم که پاداش الهى هفتصد برابر و گاهى دو یا چند

برابر این مقدار است که قابل مقایسه با کار نیک بندگان نیست.

سرانجام در آیه دیگرى خداى متعال به بندگان عطاى «غیر مجذوذ» (بخشش همیشگى و جاویدان) را نوید مى‏دهد.(3)

البته جاى تعجب نیست؛ عظمت خداوند و وسعت رحمت او و جود و بخشش چنین اقتضایى را دارد و همه اینها جزو برنامه‏اى تشویقى براى ایجاد انگیزه‏هاى قوى‏تر در بندگان براى انجام کارهاى خیر است.

تعبیر به «یَد طَویله» (دست بلند) و «یَد قَصیره» (دست کوتاه) کنایه از نعمت‏هاى بزرگ و کوچک است، زیرا انسان معمولا چیزى را که مى‏بخشد با دست خود مى‏بخشد. در حدیثى که مسلم در کتاب صحیح خود نقل کرده است مى‏خوانیم که پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله به همسرانش فرمود:«أسْرَعُکُنَّ لِحاقاً بی أطْوَلُکُنَّ یَداً؛ از میان شما کسى زودتر به من ملحق مى‏شود که دستش از همه بلندتر باشد»(4) همسران پیامبر صلى الله علیه و آله معناى این سخن را نفهمیدند و گمان کردند اشاره به همین عضو مخصوص است و گاه طول دست خود را با هم مقایسه مى‏کردند تا این‏که «زینب بنت جحش» (همسر پیامبر صلى الله علیه و آله) از دنیا رفت و نخستین کسى از همسران پیامبر صلى الله علیه و آله بود که به آن حضرت ملحق شد و او زنى بود که بسیار در راه خدا صدقه مى‏داد و کارهاى خیر فراوانى مى‏کرد حتى وسائلى با دست خود مى‏ساخت و مى‏فروخت و بهاى آن را در راه خدا انفاق مى‏کرد اینجا بود که آنها مراد پیامبر صلى الله علیه و آله را فهمیدند.

علامه شوشترى رحمه الله بعد از نقل این سخن در شرح نهج‏البلاغه خود از عایشه چنین نقل مى‏کند که زینب (بنت جحش) به مقامى رسید که هیچ کس به آن نرسید؛ پیامبر صلى الله علیه و آله به او بشارت داد که به زودى به وى ملحق مى‏شود و همسرش‏

در بهشت خواهد بود.(5)

مرحوم «مغنیة» تفسیر دیگرى براى این گفتار گرانبهاى مولا کرده و «یَد قَصیره» را اشاره به جهاد در راه خدا و شهادت و امثال آن مى‏داند در حالى که این تفسیر مناسبتى با تعبیر «ید» ندارد به خصوص این‏که تعبیر به «ید» در مورد بخشش در راه خدا در روایات دیگر نیز آمده است. اضافه بر این چنین تفسیرى سبب مى‏شود که «ید طویلة» و «ید قصیرة» با یکدیگر هماهنگ نباشند در حالى که در تفسیرى که در بالا آمد و مرحوم سید رضى نیز بعداً ذکر مى‏کند این دو ید با یکدیگر هماهنگ‏اند و هر دو به معناى بخشش نعمت‏اند.

مرحوم سید رضى در اینجا بر خلاف روش معمولى خود، شرح نسبتاً مفصلى براى این سخن آورده، مى‏گوید: «معناى این کلام این است که آنچه انسان از اموال خود در راه خیر و نیکى انفاق مى‏کند هرچند کم باشد خدا پاداش او را بسیار مى‏دهد و منظور از دو دست (دست کوتاه و بلند) در اینجا دو نعمت است که امام علیه السلام میان نعمت پروردگار و نعمت انسان را با کوتاهى و بلندى فرق گذاشته است؛ نعمت و بخشش از سوى بنده را کوتاه و آنچه را از ناحیه خداوند است بلند شمرده است و این بدان جهت است که نعمت خدا همواره چندین برابر نعمت مخلوق است، زیرا نعمت‏هاى الهى اصل و اساس تمام نعمت‏هاست؛ تمام نعمت‏ها به او باز مى‏گردد و از سوى او سرچشمه گرفته مى‏شود (حتى نعمتى که انسان آن را به دیگرى مى‏بخشد آن هم از سوى خداست و با توفیق الهى بذل و بخشش مى‏شود)»؛(قالَ الرَّضِیُّ وَمَعنى‏ ذلِکَ أنَّ ما یُنْفِقُهُ الْمَرْءُ مِنْ مالِهِ فِی سَبیلِ الْخَیْرِ وَالْبِرّ وَإنْ کانَ یَسیراً فَإنَّ اللَّهَ تَعالى‏ یَجْعَلُ الْجَزاءَ عَلَیْهِ عَظیماً کَثیراً وَالْیَدانِ هاهُنا عِبارَةٌ عَنِ النّعْمَتَیْنِ فَفَرَّقَ علیه السلام بَیْنَ نِعْمَةِ الْعَبْدِ وَنِعْمَةِ الرَّبّ تَعالى‏ ذِکْرُهُ بِالْقَصیرَةِ وَالطَّویلَةِ فَجَعَلَ تِلْکَ قَصیرَةً وَهذِهِ طَویلَةً لِأنَّ نِعَمِ اللَّهِ‏

أبَداً تَضْعُفُ عَلى‏ نِعَمِ الْمَخْلُوقِ أضْعافاً کَثیرَةً إذْ کانَتْ نِعَمِ اللَّهِ أصْلُ النّعَمِ کُلُّها فَکُلُّ نِعْمَةٍ إلَیْها تَرْجِعُ وَمِنْها تَنْزِعُ).


1) انعام، آیه 160.

2) بقره، آیه 261.

3) هود، آیه 108.

4) صحیح مسلم، ج 7، ص 144.

5) شرح نهج‏البلاغه علامه شوشترى، ج 13، ص 253.