امام علیه السلام در این کلام حکمتآمیز اشاره به نکته مهمى درباره دفع سوء ظنها مىکند، مىفرماید: «کسى که خود را در مواضع تهمت قرار دهد نباید کسى را ملامت کند که به او سوء ظن پیدا مىکند (بلکه باید خود را سرزنش کند که اسباب سوء ظن را فراهم کرده است)»؛(مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَوَاضِعَ التُّهَمَةِ فَلَا یَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ).
مسئله سوء ظن و گمان نیاز به هزینه زیادى ندارد؛ بسیارند کسانى که از یک یا چند قرینه ظنى فورا گمان بد درباره اشخاص مىبرند، به همین دلیل کسانى که مىخواهند هدف تیرهاى تهمت قرار نگیرند باید خود را از امورى که سوء ظن برانگیز است دور دارند.
قرآن مجید از جمله مسائلى که بر آن تأکید ورزیده این است که مسلمانان نسبت به یکدیگر سوء ظن نداشته باشند «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید! از بسیارى از گمانها بپرهیزید چرا که بعضى از گمانها گناه است».(1) نیز دستورات مؤکدى بر «حمل فعل برادر مسلمان بر صحت» داده شده ولى با این حال طبیعت توده مردم این است که از قرائن کوچکى نتیجههاى سوئى مىگیرند، ناگاه موج بدبینى بر
مىخیزد و شاید صحنه جامعهاى را فرا مىگیرد. به همین دلیل در کنار دستور به پرهیز از گمان بد امر شده است که افراد، خود را در موارد سوء ظن و تهمت قرار ندهند.
به بیان دیگر، ما نمىتوانیم بگوییم چون در شریعت اسلام سوء ظن و تجسس حرام است، رفتن در مواضع تهمت مانعى ندارد و مردم باید به وظیفه خود عمل کنند و با حسن ظن به همه چیز بنگرند، زیرا تضمینى نیست که همه به این دستورات اسلامى بدون کم و کاست عمل نمایند، بنابراین سایر مردم تکلیفى دارند و ما هم وظیفهاى و اگر بخواهیم این موضوع را گسترش دهیم مىتوان گفت: همانگونه که ارتکاب گناه ممنوع است، فراهم کردم زمینههاى گناه براى دیگران نیز ممنوع است.
در روایات اسلامى نیز تأکیدهاى فراوانى در این زمینه وارد شده است: در حدیثى که ابن ابىالحدید در شرح همین کلام حکمتآمیز آورده چنین مىخوانیم که یکى از صحابه، رسول خدا صلى الله علیه و آله را در کنار کوچهاى از کوچههاى مدینه مشاهده کرد که زنى با اوست. او به رسول خدا صلى الله علیه و آله سلام کرد و رسول خدا صلى الله علیه و آله پاسخش را گفت. هنگامى که آن شخص عبور کرد پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله وى را صدا زد و فرمود:«هذِهِ زَوْجَتی فُلانَةٌ؛ این زن را که دیدى فلانى همسرم است» آن مرد گفت: اى رسول خدا مگر ممکن است کسى درباره شما سوء ظنى ببرد؟
حضرت فرمود:«إِنَّ الشَّیْطَانَ یَجْرِی مِنِ ابْنِ آدَمَ مَجْرَى الدَّم؛ شیطان در وجود انسانها همچون خونى که در رگهاست جریان دارد (اشاره به اینکه بى سر و صدا در همه جاى بدن انسان نفوذ مىکند؛ در فکر و چشم و گوش و دست و زبان او)».(2)
مرحوم شیخ حر عاملى در کتاب وسائل الشیعه در جلد 8 فصل آداب العشرة
باب 19 احادیث فراوانى در این زمینه آورده است؛ از جمله در حدیثى از امام صادق علیه السلام نقل مىکند که فرمود:«اتَّقُوا مَوَاضِعَ الرَّیْبِ وَلَا یَقِفَنَّ أَحَدُکُمْ مَعَ أُمِّهِ فِی الطَّرِیقِ فَإِنَّهُ لَیْسَ کُلُّ أَحَدٍ یَعْرِفُهَا؛ از جاهاى تهمتخیز پرهیز کنید حتى یکى از شما با مادرش در کنار جاده (به صورت تهمتبرانگیز) نایستد، زیرا همه او را نمىشناسند (و ممکن است شما را متهم کنند)».(3)
در حدیث دیگرى از امام صادق علیه السلام آمده است که رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:«أَوْلَى النَّاسِ بِالتُّهَمَةِ مَنْ جَالَسَ أَهْلَ التُّهَمَةِ؛ سزاوارترین مردم به اتهام کسى است که با افراد متهم همنشین گردد».(4)
یکى از ادباى بزرگ فارسى زبان مىگوید: «هر که با بدان نشیند اگر طبیعت ایشان در او اثر نکند به طریقت ایشان متهم گردد و اگر به خراباتى رود به نماز کردن، منسوب شود به خمر خوردن».(5)
1) حجرات، آیه 12.
2) شرح نهج البلاغه ابن ابىالحدید، ج 18، ص 380.
3) این حدیث در بحارالانوار، ج 72، ص 91، ح 7 نیز آمده است.
4) بحارالانوار، ج 72، ص 90، ح 3.
5) کلیات سعدى.