به تناسب کلام حکیمانه بالا اشاره به دو قسمت از تعلیمات اسلام را در اینباره لازم مىدانیم: نخست اینکه در تعلیمات دینى ما دستور داده شده هنگامى که با مخالفان خود عهد و پیمان مىبندید مراقب باشید محکمکارى کنید؛ با الفاظ صریح و شرایط لازم و رعایت نکاتى که هرگونه بهانه پیمانشکنى را از
مخالف مىگیرد عهدنامه را تنظیم کنید.
امیرمؤمنان على علیه السلام در عهدنامه معروف مالک اشتر مىفرماید: «هرگز پیمانى را که در آن تعبیراتى است که جاى اشکال (و سوء استفاده دشمن) وجود دارد منعقد مکن»؛(وَلَا تَعْقِدْ عَقْداً تُجَوِّزُ فِیهِ الْعِلَلَ).
نیز دستور داده شده عهد و پیمان را با کسى برقرار کنید که امید به وفاى او داشته باشید. در حدیثى از امام امیرمؤمنان علیه السلام که در غررالحکم آمده مىخوانیم:«لا تَثِقَنَّ بِعَهْدِ مَنْ لا دینَ لَهُ؛ به عهد و پیمان کسى که دین ندارد اطمنیان نکن (و از آن چشم بپوش)».(1)
در مورد لزوم وفاى به عهد نیز قرآن مجید و روایات اسلامى بر آن تأکید شدید دارند؛ قرآن مجید در سوره اسراء آیه 34 مىفرماید: «وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولًا»؛ و به عهد (خود) وفا کنید، که از عهد سؤال مىشود».
همچنین در جاى دیگرى از عهدنامه مالک اشتر مىخوانیم که على علیه السلام بعد از دستور مؤکد به مالک درباره وفاى به پیمان و عهد مىفرماید:«فَإِنَّهُ لَیْسَ مِنْ فَرَائِضِ اللَّهِ شَیْءٌ النَّاسُ أَشَدُّ عَلَیْهِ اجْتِمَاعاً، مَعَ تَفَرُّقِ أَهْوَائِهِمْ وَتَشَتُّتِ آرَائِهِمْ مِنْ تَعْظِیمِ الْوَفَاءِ بِالْعُهُودِ؛ هیچ یک از فرائض الهى همچون بزرگداشت وفاى به عهد و پیمان نیست که مردم جهان با همه اختلافات و تشتت آرایى که دارند نسبت به آن اتفاق نظر داشته باشند».
سپس مىافزاید:«وَقَدْ لَزِمَ ذَلِکَ الْمُشْرِکُونَ فِیمَا بَیْنَهُمْ دُونَ الْمُسْلِمِینَ لِمَا اسْتَوْبَلُوا مِنْ عَوَاقِبِ الْغَدْرِ؛ حتى مشرکان زمان جاهلیت- علاوه بر مسلمانان- آن را مراعات مىکردند، چرا که عواقب دردناک پیمانشکنى را آزموده بودند».
وفاى به عهد به قدرى اهمیت دارد که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در حدیثى مىفرماید:
«لَا دِینَ لِمَنْ لَاعَهْدَ لَه؛کسى که به عهد و پیمان خود وفادار نیست دین ندارد».(2)
نیز امیرمؤمنان علیه السلام مىفرماید:«مَا أَیْقَنَ بِاللَّهِ مَنْ لَمْ یَرْعَ عُهُودَهُ وَذِمَمَهُ؛ کسى که به عهد و پیمان خود وفا نکند به خدا ایمان نیاورده است».(3)
در حدیث دیگرى از امام باقر علیه السلام مىخوانیم:«ثَلَاثٌ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِأَحَدٍ فِیهِنَّ رُخْصَةً: أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَالْفَاجِرِ وَالْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَالْفَاجِرِ وَبِرُّ الْوَالِدَیْنِ بَرَّیْنِ کَانَا أَوْ فَاجِرَیْنِ؛ سه چیز است که خداوند اجازه تخلف به احدى درباره آنها نداده: اداى امانت خواه صاحب امانت انسان نیکوکارى باشد یا بدکار و وفاى به عهد در برابر نیکوکاران و بدکاران و نیکى به پدر و مادر چه نیکوکار باشند یا بدکار».(4)
از این تعبیر و تعبیرات دیگر استفاده مىشود که نمىتوان به بهانه بدکار بودن یا کفر طرف معاهده؛ بعد از آنکه معاهده محکم شده است عهد و پیمان را شکست.
1) غررالحکم، ص 87، ح 1440.
2) بحارالانوار، ج 69، ص 198، ح 26.
3) غررالحکم، ص 253، ح 5313.
4) کافى، ج 2، ص 162، ح 15.