چنانکه قبلًا اشاره شد ابن ابىالحدید در شرح این کلام نورانى تصریح مىکند که این کلام کاملًا بر عقیده شیعه امامیه منطبق است که آن را اشاره به امامان معصوم مىدانند. سپس مىافزاید: اما اصحاب ما آن را به ابدال تفسیر مىکنند که در روایات نبوى به آن اشاره شده است.
به همین مناسبت لازم مىدانیم درباره عقیده ابدال که در کتب روایى اهل
سنت و همچنین بعضى کتب شیعه آمده توضیحى داشته باشیم.
اساس اعتقاد اهل سنت درباره ابدال بعضى از احادیث است که به پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نسبت دادهاند از جمله احمد حنبل در مسند خود از آن حضرت نقل مىکند که فرمود:«الأبْدالُ فی هذِهِ الْامَّةِ ثَلاثُونَ مِثلُ إبْراهیمِ خَلیلِ الرَّحْمانِ عَزَّوَجَلَّ کُلُّ ما ماتَ رَجُلٌ أبْدَلَ اللَّهُ تَعالى مَکانَهُ رِجالًا؛ ابدال در امت من سى نفرند که هر کدام همچون ابراهیم خلیلاند و هر زمان یکى از آنها از دنیا برود خدا فرد دیگرى را بدل او قرار مىدهد. (از اینجا وجه نامگذارى ابدال به این نام روشن مىشود)».(1)
در مجمع الزوائد در حدیث دیگرى از آن حضرت نقل مىکند آنها چهل نفرند که خدا به برکت آنها برکات زمین و آسمان را نصیب انسانها مىکند.(2)
سپس مىبینیم این روایت به دست «معاویه» مىافتد و او چنان آن را تحریف مىکند که هر خوانندهاى گرفتار وحشت مىشود. ابن ابىالحدید تحت عنوان «احادیث مجعوله که در مذمت على علیه السلام ساختهاند» از معاویه چنین نقل مىکند که: «واقدى» مىنویسد: هنگامى که «معاویه» از عراق بعد از صلح با امام حسن علیه السلام به شام بازگشت خطبهاى خواند و گفت: اى مردم! رسول اکرم صلى الله علیه و آله به من چنین فرمود:«إنَّکَ سَتَلِى الْخِلافَةَ مِنْ بَعْدی فَاخْتَرِ الْأرْضَ الْمُقَدَّسَةَ فَإنَّ فیهَا الْأبْدالُ وَقَدِ اخْتَرْتُکُمْ فَالْعَنُوا أبا تُرابٍ؛ به زودى تو خلافت را پس از من عهدهدار مىشوى.سرزمین مقدس (شامات) را انتخاب کن چرا که ابدال در آنجا هستند و من شما را برگزیدم، بنابراین شما ابوتراب (نعوذ بالله على علیه السلام) را لعن کنید».(3)
این حدیث به دست صوفیه افتاده و آنها گفتهاند: دنیا هرگز خالى از ابدال نمىشود و آنها چهل نفرند و خالى از اوتاد نمىگردد و آنها هفت نفرند و از
قطب تهى نمىماند و او یک نفر است. هنگامى که قطب بمیرد یکى از آن هفت نفر به جاى او مىنشینند و یکى از چهل نفر از ابدال در سلک اوتاد قرار مىگیرند.(4)
ابن ابىالحدید پس از نقل این سخن مىافزاید: اصحاب ما معتقدند که ابدال جماعتى از علما و مؤمنین آگاه به مسائل اسلامىاند و اگر اجماع امت حجت است به موجب سخن آنهاست و چون نمىتوان آنان را شناخت اجماع همه علما معیار قرار داده شده در حالى که اصل، قول همان گروه است.(5)
جالب اینکه در کتب اهل سنت آمده است که ابدال هرگز فرزندى از خود نمىآورند، هرچند هفتاد همسر انتخاب کنند و لذا بعضى از افراد را که فرزندى نداشتند جز ابدال شمردند(6)؛ ولى این ویژگى چه سرى دارد بر هیچ کس روشن نیست.
در روایات شیعه امامیه نیز به ابدال اشاره شده است؛ از جمله مرحوم علامه مجلسى در جلد 27 بحارالانوار در حدیثى از امام على بن موسى الرضا علیه السلام چنین نقل مىکند که راوى از آن حضرت پرسید: مردم (اشاره به جماعتى از اهل سنت است) چنین گمان مىکنند که در زمین ابدالى وجود دارد. این ابدال کیستند؟امام علیه السلام فرمود: راست گفتند. ابدال همان اوصیا (و امامان معصوم) هستند که خداوند عزوجل آنها را بدل انبیا قرار داده است، هنگامى که انبیا را از این جهان برد و خاتم آنها را محمد پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله قرار داد.
مرحوم علامه مجلسى بعد از ذکر این حدیث مىگوید: ظاهر دعایى که جزء دعاى «ام داود» است و از امام صادق علیه السلام در نیمه رجب نقل شده که مىگوید:«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد … اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَوْصِیَاءِ وَالسُّعَدَاءِ وَالشُّهَدَاءِ وَأَئِمَّةِ الْهُدَى اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَبْدَالِ وَالْأَوْتَاد…» این است که ابدال غیر از امامان
اهل بیتاند (زیرا نخست درود به آل محمد و ائمه هدى فرستاده شده و سپس درود به ابدال و اوتاد). ولى صریح نیست و ممکن است آن را حمل بر تأکید کرد.
سپس مىافزاید: ممکن است مراد از این دعا اصحاب خاص ائمه باشند و به هر حال ظاهر خبر این است که آنچه را صوفیه اهل سنت افترا بستهاند (که آن را اشاره به اقطاب و سران صوفیه مىدانند) نفى مىکند.(7)
در حدیثى که در کتاب مستدرک از رسول اکرم صلى الله علیه و آله نقل شده نیز مىخوانیم:«هر کس در روز بیست و پنج بار به همه مردان و زنان مؤمن دعا کند خداوند کینه را از سینه او بیرون مىبرد و او را جزء ابدال محسوب مىدارد».(8)
از مجموع آنچه در بالا ذکر شد استفاده مىشود که اصل وجود ابدال در کلام رسول اکرم صلى الله علیه و آله و به دنبال آن در بعضى از کلمات ائمه اهلبیت علیهم السلام بوده است و اشاره به افراد با ایمان والا مقامى است که خداوند آنها را براى هدایت بندگانش در زمین قرار داده که در رأس همه آنها امام معصوم علیه السلام است. همانگونه که در حدیثى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مىخوانیم:«إنَّ أبْدالَ أُمَّتی لَنْ یَدْخُلُوا الْجَنَّةَ بِالْأعْمالِ وَإنَّما دَخَلُوها بِرَحْمَةِ اللَّهِ وَسِخاوَةِ الْأَنْفُسِ وَسَلامَةِ الصَّدْرِ وَرَحْمَةٍ لِجَمیعِ الْمُسْلِمینَ؛ ابدال امتم (تنها) با اعمالشان وارد بهشت نمىشوند، بلکه به رحمت خداوند و سخاوت نفس و سلامت دل و مهربانى و محبت به جمیع مسلمانان وارد بهشت مىشوند».(9)
ولى بعداً هر گروهى این واژه را به نفع خود و بر طبق امیال و هوسهاى خویش تفسیر کرده؛ صوفیان به نفع خود، معاویه نیز به سود خویش آن را بر آنچه مایل بودهاند تطبیق دادهاند.
1) مسند احمد، ج 5، ص 322.
2) مجمع الزوائد، ج 10، ص 63.
3) شرح نهجالبلاغه ابن ابىالحدید، ج 4، ص 72.
4) شرح نهجالبلاغه ابن ابىالحدید، ج 10، ص 96.
5) ر. ک: همان، ج 18، ص 351.
6) میزان الاعتدال، ذهبى، ج 1، ص 591.
7) بحارالانوار، ج 27، ص 48.
8) مستدرک، ج 5، ص 236.
9) کنزالعمّال، روایت 346001.