امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه اشاره به آثار محبت و دوستى با مردم کرده مىفرماید: «اظهار محبت و دوستى با مردم نیمى از عقل است»؛(التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ).
تعبیر به «نیمى از عقل» اشاره به این است که کارى است فوق العاده عاقلانه و منظور از «تودد» این است که کارهایى انجام دهد که نشانه کمال محبت و دوستى باشد؛ در مشکلات به یارى آنها بشتابد و در برابر کارهاى ناروا به هنگام قدرت به جاى انتقامجویى عفو کند و با چهره گشاده با مردم روبهرو شود، در برابر آنها تواضع کند، سخنان آنها را بشنود و به آنها احترام بگذارد. مجموعه این امور و مانند آن را «تودد» مىگویند که آثار فراوانى دارد از جمله: دوستان زیادى در سایه تودد براى انسان پیدا مىشوند، اگر اهل کسب و تجارت باشد مشتریان او فراوان مىگردند و اگر مدیر تشکیلاتى باشد افرادى که در زیرمجموعه او هستند به او عشق مىورزند و وظایف خود را به خوبى انجام مىدهند، چنانچه فرمانده لشگرى باشد افراد لشگر او سر بر فرمان او خواهند بود، اگر عالم و روحانى باشد مردم به او اقتدا مىکنند و ارشادات و نصایحش را به گوش جان مىپذیرند و چنانچه پدر و بزرگتر خانواده باشد همسر و فرزندان به او علاقهمند مىشوند و محیط خانواده محیطى مملوّ از محبت و آرامش
و همکارى خواهد بود و همچنین افراد دیگر در محیطها و پستهاى دیگر.
ولى به عکس اگر انسان در برابر مردم خشن باشد و با قیافه درهم کشیده روبهرو شود، بىاعتنایى کند، تکبر بورزد، نسبت به سرنوشت آنها بىاعتنا باشد و به تعبیر قرآن «فَظّ غلیظ القلب» باشد از اطراف او پراکنده مىشوند، در میان جمع زندگى مىکند ولى تک و تنهاست.
به گفته شاعر:
نهال دوستى بنشان که کام دل به بار آرد
درخت دشمنى برکن که رنج بىشمار آرد
در بحارالانوار از امام حسن عسکرى علیه السلام در ضمن مواعظ آن حضرت چنین نقل شده:«مَنْ کانَ الْوَرَعُ سَجِیَّتَهُ وَالْکَرَمُ طَبیعَتَهُ وَالْحِلْمُ خَلَّتَهُ کَثُرَ صَدیقُهُ وَالثَّناءُ عَلَیْهِ وَانْتَصَرَ مِنْ أعْدائِهِ بِحُسْنِ الثَّناءِ عَلَیْهِ؛ کسى که تقوا و ورع خوى و خصلت او باشد و جود و بخشش طبیعتش و حلم و بردبارى عادتش، دوستانش بسیار مىشوند و ثنا خوانانش فراوان و از این طریق بر دشمنانش پیروز مىگردد».(1)
البته نباید خوشرفتارى با مردم را با مسئله تملق و چاپلوسى اشتباه کرد که آن حساب جداگانهاى دارد و به یقین از صفات مذموم است.
مرحوم مغنیه مىگوید: بعضى از شارحان نهجالبلاغه تعبیر به «نصف العقل» را چنین تفسیر کردهاند:«الْمُرادُ بِنِصْفِ الْعَقْلِ تَدْبیرُ الْمَعاشِ؛ منظور از نصف عقل تدبیر معاش است»(2) ولى به یقین این تفسیر، تفسیر تمام جمله امام علیه السلام نیست بلکه مىتواند بخشى از آن را تشکیل دهد، زیرا کسانى که خوشرفتارند در امر معاش و جلب شرکاى خود و مشتریان فراوان موفقتر خواهند بود.
مرحوم کلینى در کتاب کافى بابى تحت عنوان«التَّحَبُّبُ إلَى النّاسِ وَالتَّوَدُّدُ
إِلَیْهِمْ»ذکر کرده و در ذیل آن احادیث متعددى از معصومین علیهم السلام آورده است. از جمله در حدیثى از پیغمبر خدا صلى الله علیه و آله نقل مىکند که مرد عربى از طایفه بنى تمیم خدمت پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله آمد عرض کرد یا رسول اللَّه توصیهاى به من بفرما! از جمله امورى که پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود چنین بود:«تَحَبَّبْ إلَى النّاسِ یُحِبُّوکَ؛ به مردم اظهار محبت کن تا تو را دوستدارند».(3)
و نیز در حدیث دیگرى از همان حضرت نقل مىکند که فرمود:«ثَلاثٌ یُصْفینَ وُدَّ الْمَرْءِ لِأخیهِ الْمُسْلِمِ یَلْقاهُ بِالْبُشْرِ إذا لَقِیَهُ، وَیُوَسِّعُ لَهُ فِی الْمَجْلِسِ إذا جَلَسَ إلَیْهِ، وَیَدْعُوهُ بِأحَبِّ الْأسْماءِ إلَیْهِ؛ سه چیز است که اظهار محبت هرکسى را نسبت به برادر مسلمانش صفا مىبخشد: او را با چهره گشاده ملاقات کند و در مجلس که مىنشیند (هنگام ورود برادر مسلمانش) براى او جا باز کند و وى را به بهترین نامهایش خطاب نماید».(4)
1) بحارالانوار، ج 75، ص 379.
2) فى ظلال نهجالبلاغه، ج 4، ص 308.
3) کافى، ج 2، ص 642، ح 1.
4) همان، ص 643، ح 3.