جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شرح و تفسیر: خطرات زبان‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه خود به خطرات زبان اشاره کرده مى‏فرماید:«زبان درنده‏اى است که اگر رهایش کنى به تو آسیب مى‏رساند و تو را مى‏دَرَد»؛(اللِّسَانُ سَبُعٌ، إِنْ خُلِّیَ عَنْهُ عَقَرَ).

شک نیست که یکى از بزرگترین افتخارات انسان نطق و بیان است که به وسیله زبان انجام مى‏گیرد و به واسطه آن بر تمام جانداران ترجیح دارد به همین دلیل خدا در سوره «الرحمن» که سوره شرح نعمت‏هاى الهى است بعد از آفرینش انسان به نعمت نطق و بیان اشاره مى‏کند و مى‏فرماید: «الرَّحْمَنُ – عَلَّمَ الْقُرْآنَ – خَلَقَ الْإِنسَانَ – عَلَّمَهُ الْبَیَانَ» و قسمت عمده علوم و دانش‏ها از طریق زبان از نسلى به نسل بعد منتقل شده و دامنه تمدن انسان را گسترش داده است و اگر زبان نبود انسان همچون حیوانى بود.

نعمت‏ها هر چه بزرگ‏تر باشد چنانچه از آن به‏طرز بدى استفاده شود خطراتش عظیم‏تر است. هیچ عضوى از اعضاى انسان به اندازه زبان بى‏قیدوبند خطرناک نیست به‏طورى که گاه مى‏شود یک جمله آتش جنگى را مى‏افروزد و سبب ریختن خون‏ها و هتک نوامیس و از بین رفتن آرامش و امنیت جامعه مى‏گردد، لذا در حدیثى از پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله مى‏خوانیم که خداوند زبان را عذابى مى‏کند که هیچ یک از اعضاى بدن را با آن عذاب نمى‏کند. زبان عرضه مى‏دارد

اى پروردگار تو مرا مجازاتى کردى که هیچ چیز را با آن مجازات نکردى خداوند به او مى‏فرماید:«خَرَجَتْ مِنْکَ کَلِمَةٌ فَبَلَغَتْ مَشارِقَ الْأرْضِ وَمَغارِبَها، فَسَفَکَ بِها الدَّمُ الْحَرامُ وَانْتَهَبَ بِهَا الْمالُ الْحَرامُ وَانْتَهَکَ بِهَا الْفَرجُ الْحَرامُ، وَعِزَّتى وَجَلالى لَأُعَذَّبَنَّکَ بِعَذابٍ لا أُعَذِّبُ بِهِ شَیْئاً مِنْ جَوارِحِکَ؛سخنى از تو خارج شد و به شرق و غرب زمین رسید و به سبب آن خون بیگناهان ریخته شد و اموال مردم غارت گردید و نوامیس مردم بر باد رفت به عزت و جلالم سوگند تو را مجازاتى مى‏کنم که هیچ‏یک از اعضا را با آن مجازات نخواهم کرد».(1)

قبلًا نیز گفته‏ایم که قسمت مهمى از گناهان کبیره و خطرناک (حدود سى گناه) با زبان انجام مى‏شود. زبانى خالى از قید و بند و بدون مانع و قانع در حالى که این زبان مى‏تواند بهترین وسیله خیر و سعادت باشد.

به همین دلیل در حدیثى از امام باقر علیه السلام مى‏خوانیم که ابوذر رحمه الله مى‏گفت:«یا مُبْتَغِی الْعِلْمِ إنَّ هذا اللِّسانَ مِفْتاحُ خَیْرٍ وَمِفْتاحُ شَرٍ فَاخْتِمْ عَلى‏ لِسانِکَ کَما تَخْتِمُ عَلى‏ ذَهَبِکَ وَوَرَقِکَ؛اى طالب علم این زبان کلید خیر و شر است، بنابراین بر زبانت قفل و بند نه همان‏گونه که بر درهم و دینارت قفل و بند مى‏نهى».(2)


1) کافى، ج 2، ص 115، ح 16.

2) همان، ص 114، ح 10.