امام علیه السلام در این چند جمله حکیمانه به رابطه چهار موضوع مهم با چهار موضوع دیگر از صفات انسانى اشاره فرموده است.
نخست مىفرماید: «ارزش هر کس به اندازه همت اوست»؛ (قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ).
منظور از همت تصمیماتى است که انسان براى انجام کارهاى مهم مىگیرد و به دنبال آن تلاش مىکند. هر اندازه این تصمیمات والاتر و این تلاشها گسترده باشد همت انسان بلندتر است و اینکه امام مىفرماید: ارزش هر کسى به اندازه همت اوست براى آن است که اشخاص والا همت معمولًا تلاش مىکنند تا به مقامات عالى برسند پس نباید ارزش وجودى ظاهرى آنها را امروز ملاحظه کرد بلکه آن نیروى نهفته در درون آنها که نامش همت است باید مقیاس و معیار شمرده شود.
در کتاب غررالحکم از امام همین معنا به صورت دیگرى بیان شده است، مىفرماید: «مَنْ شَرَفَتْ هِمَّتُهُ عَظَمَتْ قِیْمَتُهُ؛ کسى که همت عالى داشته باشد قیمت و ارزش او زیاد است».(1)
در حدیث دیگرى از همان حضرت و در همان کتاب مىخوانیم:«ما رَفَعَ
أمْرَءٌ کَهِمَّتِهِ وَ لا وَضَعَهُ کَشَهْوَتِهِ؛ هیچ چیز انسان را به مانند همت او بلندمقام نمىکند و هیچ چیز، او را مانند شهوتش پست نمىسازد».(2)
به گفته شاعر:
همت بلند دار که مردان روزگار
از همت بلند به جایى رسیدهاند
در دومین جمله پرمعناى خود مىفرماید: «راستگویى و صداقتِ هر کس به اندازه شخصیت اوست»؛ (وَصِدْقُهُ عَلَى قَدْرِ مُرُوءَتِهِ).
زیرا انسان با شخصیت این کار را براى خود ننگ مىداند که به دیگران دروغ بگوید. اضافه بر این، غالبا دیده شده است که دروغها بعد از مدتى فاش مىگردد؛ انسان با شخصیت حاضر نمىشود کارى انجام دهد که در آینده آبروى او را ببرد.
در احادیث دیگرى از امام امیرمؤمنان علیه السلام مىخوانیم: «الصِدْقُ عِزّ؛ راستگویى سبب عزت است» و در حدیث دیگرى مىافزاید: «الصِّدْقُ صَلاحُ کُلُّ شَىءٍ وَالْکِذْبُ فَسادُ کُلُّ شَىْءٍ».
یکى از یاران امام صادق علیه السلام به نام ابو کهمس خدمت آن حضرت رسید و عرض کرد: (یار وفادار شما) ابن ابى یعفور به شما سلام فرستاده است فرمود: سلام بر تو و بر او. هنگامى که نزد او رفتى سلام مرا به او برسان و بگو: جعفر بن محمد به تو مىگوید:«انْظُرْ مَا بَلَغَ بِهِ عَلِیٌّ علیه السلام عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله علیه و آله فَالْزَمْهُ فَإِنَّ عَلِیّاً علیه السلام إِنَّمَا بَلَغَ مَا بَلَغَ بِهِ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله علیه و آله بِصِدْقِ الْحَدِیثِ وَأَدَاءِ الْأَمَانَةِ؛ نگاه کن ببین على علیه السلام با چه صفاتى آن مقام را نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله پیدا کرد آن صفات را داشته باش، زیرا على تنها به این سبب به آن مقام نزد پیغمبر رسید که در سخن گفتن، صادق بود و در اداى امانت امین».(3)
این سخن را با حدیثى از پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله پایان مىدهیم، فرمود: «الْجَمالُ صَوابُ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَالْکَمالُ حُسْنُ الْفِعالِ بِالصِّدْقِ؛ جمال، به سخن حق گفتن است و کمال، به انجام کارهاى نیک توأم با صدق».(4)
باید توجه داشت که «مروءة» به معناى جوانمردى، مردانگى، و فتوت و مجموعهاى از شایستگىهاست که در یک انسان باارزش جمع مىشود که شخصیت او را تشکیل مىدهد.
سپس در سومین سخن حکمتآمیز خود مىفرماید: «شجاعت هر کس به اندازه بىاعتنایى او (به ارزشهاى مادى) است»؛ (وَشَجَاعَتُهُ عَلَى قَدْرِ أَنَفَتِهِ).
روشن است وابستگىهاى انسان به مقام و مال و شهوات دنیا از شجاعت او مىکاهد و او را به اسارت مىکشاند؛ اما هنگامى که خود را از این امور آزاد سازد، با شجاعت حرف خود را مىزند و راه خود را مىپیماید و در برابر کسى ذلیلانه سر تعظیم فرو نمىآورد و با توکل بر خدا در برابر حوادث سخت مىایستد. در لسان العرب آمده است که «أنَفْ» (بر وزن هدف) به معناى کراهت داشتن چیزى و خود را برتر از آن دانستن است، بنابراین «أنف» در جمله بالا مىتواند اشاره به بىاعتنایى نسبت به ارزشهاى مادى باشد.
آنگاه امام علیه السلام در چهارمین و آخرین سخن حکیمانهاش مىفرماید: «عفت هر کس به اندازه غیرت اوست»؛ (وَعِفَّتُهُ عَلَى قَدْرِ غَیْرَتِهِ).
«غیرت» به گفته بعضى از شارحان نهجالبلاغه عبارت از انزجار طبیعى انسان نسبت به تصور شرکت دیگران در امورى است که مورد علاقه اوست و به تعبیر دیگر غیرت به معناى حفظ ارزشهاى مربوط به خود و جلوگیرى از تجاوز دیگران به حریم اوست که غالباً در عرف ما در امور ناموسى به کار مىرود.بدیهى است کسى که نسبت به نوامیس خود غیرت دارد هرگز حاضر نمىشود به
نوامیس دیگران چشم خیانت بدوزد، بنابراین هر اندازه غیرت انسان بیشتر باشد عفت او هم بیشتر خواهد بود.
گرچه عفت و غیرت هر دو غالباً در عرف امروز ما بیشتر در مسائل ناموسى به کار مىرود؛ ولى از نظر ارباب لغت و علماى اخلاق، هر دو معنایى وسیع دارند: «عفت» به معناى خوددارى و حالت انزجار از ملاحظه صحنههاى زشت و «غیرت» هرگونه اهتمام و دفاع از حقوق الهى و انسانى خویش است و بعید نیست که منظور از امام علیه السلام از جمله بالا همان معناى وسیع کلمه در هر دو مورد باشد.
از این رو در حدیثى از امام باقر علیه السلام در کتاب کافى مىخوانیم: «إِنَّ أَفْضَلَ الْعِبَادَةِ عِفَّةُ الْبَطْنِ وَالْفَرْجِ؛ برترین عبادت پاک بودن از نظر تغذیه و امور جنسى است».(5)
نیز از همان امام نقل شده که فرمود: «مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْءٍ أَفْضَلَ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَفَرْجٍ؛ هیچکس خدا را عبادتى بهتر از این نداشته که عفت را در مورد شکم و امور جنسى رعایت کند»،(6) لذا در حدیثى از امیر مؤمنان علیه السلام مىخوانیم: «مَا زَنَى غَیُورٌ قَطُّ؛ شخص با غیرت هرگز زنا نمىکند».(7)
1) غررالحکم، ص 448، ح 10278.
2) غررالحکم، ح 10271.
3) کافى، ج 2، ص 104، ح 5.
4) کنز العمال طبق نقل میزان الحکمه ماده «صدق».
5) کافى، ج 2، ص 79، ح 2.
6) همان، ح 1.
7) نهجالبلاغه، کلمات قصار، شماره 305.