جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

گفتار حکیمانه 38

زمان مطالعه: 2 دقیقه

و قال علیه‏السلام‏

لِابْنِهِ الْحَسَنِ علیه السلام: یَا بُنَیَّ، احْفَظْ عَنِّی أَرْبَعاً، وَأَرْبَعاً، لَایَضُرُّکَ مَا عَمِلْتَ‏مَعَهُنَّ: إِنَّ أَغْنَى الْغِنَى الْعَقْلُ، وَأَکْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ، وَأَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ، وَأَکْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ. یَا بُنَیَّ، إِیَّاکَ وَمُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ، فَإِنَّهُ یُرِیدُ أَنْ یَنْفَعَکَ فَیَضُرَّکَ؛ وَإِیَّاکَ وَمُصَادَقَةَ الْبَخِیلِ، فَإِنَّهُ یَقْعُدُ عَنْکَ أَحْوَجَ مَا تَکُونُ إِلَیْهِ؛ وَإِیَّاکَ وَمُصَادَقَةَ الْفَاجِرِ، فَإِنَّهُ یَبِیعُکَ بِالتَّافِهِ؛ وَإِیَّاکَ وَمُصَادَقَةَ الْکَذَّابِ، فَإِنَّهُ کَالسَّرَابِ: یُقَرِّبُ عَلَیْکَ الْبَعِیدَ، وَیُبَعِّدُ عَلَیْکَ الْقَرِیبَ.

امام علیه السلام به فرزندش امام حسن علیه السلام فرمود:

فرزندم! چهار چیز: و چهار چیز را، از من حفظ کن که با حفظ آن هر کار کنى به تو زیان نخواهد رسید: بالاترین سرمایه‏ها عقل است و بزرگ‏ترین فقر حماقت و نادانى است، بدترین وحشت خودپسندى است و برترین حسب و نسب اخلاق نیک است. فرزندم از دوستى با احمق برحذر باش، چرا که او مى‏خواهد به تو منفعت رساند ولى زیان مى‏رساند (زیرا بر اثر حماقتش سود و زیان را تشخیص نمى‏دهد) و از دوستى با بخیل دورى کن، زیرا به هنگامى که شدیدترین نیاز را به او دارى تو را رها مى‏سازد و از دوستى با انسان فاجر

بپرهیز، چرا که تو را به اندک چیزى مى‏فروشد و از دوستى با دروغ‏گو برحذر باش، چرا که او مثل سراب است؛ دور را در نظر تو نزدیک و نزدیک را در نظر تو دور مى‏سازد (و حقایق را به تو وارونه نشان مى‏دهد).(1)


1) سند گفتار حکیمانه:قسمتى از این گفتار پرمایه حکمت‏آمیز را جاحظ قبل از سید در کتاب المائة المختارة آورده و قاضى قضاعى هم که بعد از سیّد رضى مى‏زیسته آن را با سخنان دیگرى از امیر مؤمنان تحت عنوان «وصیت على علیه السلام به فرزندش امام حسن هنگامى که ابن ملجم فرق مبارکش را با شمشیر شکافت» بیان کرده است و اضافات آن به خوبى نشان مى‏دهد که آن را از منبع دیگرى گرفته است. زمخشرى نیز آن را در جزء اول از ربیع الابرار آورده و ابن عساکر مورخ معروف نیز در تاریخ خود آن را با اضافاتى ذکر نموده است. (مصادر نهج‏البلاغه، ج 4، ص 36).در کتاب تمام نهج‏البلاغه، این سخن به عنوان بخشى از اندرزنامه امام به فرزندش آمده است. (تمام نهج‏البلاغه، ص 964).