امام علیه السلام در این سخن کوتاه و حکمتآمیز مىفرماید: «کسى که آرزویش را طولانى کند اعمال بد انجام مىدهد»؛ (مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ)
شک نیست که آرزوها انگیزه حرکت انسان براى هرگونه فعالیت است؛ جوانى که آرزو دارد به مقامات عالیه علمى برسد تلاش و کوشش را در فراگیرى علم افزایش مىدهد، کشاورزى که آرزو دارد مزارع پربار و باغهاى سرشار از برکات مادى داشته باشد در امر کشاورزى فعالیت مىکند و مادرى که آرزو دارد جوان برومندى در سنین آخر عمر در کنار او باشد در حفظ و تربیت فرزندش مىکوشد.
همین معنا در حدیث معروف پیغمبر اکرم آمده است که فرمود: «الْأَمَلُ رَحْمَةٌ لِأُمَّتِی وَلَوْ لَاالْأَمَلُ مَا رَضَعَتْ وَالِدَةٌ وَلَدَهَا وَلَا غَرَسَ غَارِسٌ شَجَراً؛آرزو براى امت من مایه رحمت است و اگر امید و آرزو نبود هیچ مادرى کودک خود را شیر نمىداد و هیچ باغبانى نهالى نمىنشاند».(1)
ولى هرگاه آرزو از حد اعتدال خارج شود و انسان به سراغ امور دست نیافتنى و یا غیر ضرروى و خارج از حد نیاز برود، طبیعى است که باید تمام تلاش و کوشش خود را براى رسیدن به آن بگذارد و همه چیز جز آن را فراموش کند
و شب و روز به دنبال آن بدود. چنین کسى از یک سو آخرت را به کلى به دست فراموشى مىسپارد و از سوى دیگر براى رسیدن به هدف خود هر وسیلهاى را مباح مىشمرد و از سوى سوم در مقابل هر کس خضوع ذلیلانه مىکند و سرانجام گرفتار «سوء العمل» مىشود که امام در جمله حکمتآمیز بالا به آن اشاره فرمود.
در حالى که اگر دامنه آرزو را کوتاه مىکرد و به آنچه مورد نیازش بود قناعت مىنمود، وقت کافى براى رسیدن به وظایف الهى و اندوختن ذخیرههاى آخرت پیدا مىکرد و از آلوده شدن به حرام در امان مىماند و عزت و کرامت خود را بر باد نمىداد.
در حدیثى قدسى که در کتاب شریف کافى آمده مىخوانیم: خداوند به موسى بن عمران فرمود: «یَا مُوسَى لَاتُطَوِّلْ فِی الدُّنْیَا أَمَلَکَ فَیَقْسُوَ قَلْبُکَ وَالْقَاسِی الْقَلْبِ مِنِّی بَعِیدٌ؛ آرزوهایت را در دنیا طولانى مکن که مایه قساوت قلب تو مىشود و شخص قسىّ القلب سنگدل از من دور خواهد بود».(2)
روشن است، قساوت و سنگدلى ناشى از فراموش کردن ذکر خدا و یاد مرگ و قیامت است و افرادى که گرفتار آرزوهاى دراز هستند هم خدا را فراموش مىکنند و هم مرگ و قیامت را.
اولیاى خدا به قدرى آرزوهایشان کوتاه بود و آماده سفر آخرت بودند که هر لحظه احتمال مىدادند فرمان رحیل و کوچ کردن از دنیا صادر شود.
در حدیث پرمعنایى از رسول خدا صلى الله علیه و آله مىخوانیم: «وَالَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ مَا طَرَفْتُ عَیْنَایَ إِلَّا ظَنَنْتُ أَنَّ شُفْرَیَّ لَایَلْتَقِیَانِ حَتَّى یَقْبِضَ اللَّهُ رُوحِی؛ قسم به آن کسى که جان محمد به دست اوست هرگز پلکهاى چشم من به هم نخورد مگر اینکه گمان مىبردم که پیش از آنکه پلکها به روى هم بیایند قبض روح شوم».(3)
منظور از گمان داشتن همان آماده بودن است.
حدیث معروفى است که هم از پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و هم از امیر مؤمنان على علیه السلام نقل شده که فرمودند: خطرناکترین چیزى که بر شما مىترسیم پیروى از هواى نفس و آرزوهاى دراز است، زیرا پیروى از هواى نفس انسان را از حق باز مىدارد و آرزوهاى دراز موجب نسیان آخرت مىشود؛ (أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَإِنَّهُ یَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَأَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَیُنْسِی الْآخِرَةَ) .(4)
قرآن مجید هم مىگوید: یکى از دامهاى مهم شیطان همین طول امل است: ««وَقالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِکَ نَصیباً مَفْرُوضاً – وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ … یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیهِمْ وَما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلَّا غُرُوراً»؛ شیطان چنین گفته که از بندگان خود سهم معینى خواهم گرفت؛ آنها را گمراه مىکنم و به آرزوها سرگرم مىسازم و به آنها فرمان مىدهم … شیطان به آنها وعدههاى دروغین مىدهد و به آرزوها سرگرم مىسازد و جز فریب و نیرنگ به آنها فرمان نمىدهد».(5)
1) بحارالانوار، ج 74، ص 175.
2) کافى، ج 2، ص 329، ح 1.
3) بحارالانوار، ج 70، ص 166، ح 27.
4) کافى، ج 2، ص 335، ح 3.
5) نساء، آیه 118-/ 120.