جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بخش دوم‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

وَالْکُفْرُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى التَّعَمُّقِ، وَالتَّنَازُعِ، وَالزَّیْغِ، وَالشِّقَاقِ: فَمَنْ تَعَمَّقَ لَمْ یُنِبْ إِلَى الْحَقِّ؛ وَمَنْ کَثُرَ نِزَاعُهُ بِالْجَهْلِ دَامَ عَمَاهُ عَنِ الْحَقِّ؛ وَمَنْ زَاغَ سَاءَتْ عِنْدَهُ الْحَسَنَةُ، وَحَسُنَتْ عِنْدَهُ السَّیِّئَةُ، وَسَکِرَ سُکْرَ الضَّلَالَةِ؛ وَمَنْ شَاقَّ وَعُرَتْ عَلَیْهِ طُرُقُهُ، وَأَعْضَلَ عَلَیْهِ أَمْرُهُ، وَضَاقَ عَلَیْهِ مَخْرَجُهُ.

وَالشَّکُّ عَلى‏ أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى التَّمَارِی، وَالْهَوْلِ، وَالتَّرَدُّدِ، وَالْاسْتِسْلَامِ:فَمَنْ جَعَلَ الْمِرَاءَ دَیْدَناً لَمْ یُصْبِحْ لَیْلُهُ؛ وَمَنْ هَالَهُ مَا بَیْنَ یَدَیْهِ نَکَصَ عَلى‏ عَقِبَیْهِ؛ وَمَنْ تَرَدَّدَ فِی الرَّیْبِ وَطِئَتْهُ سَنَابِکُ الشَّیَاطِینِ؛ وَمَنِ اسْتَسْلَمَ لِهَلَکَةِ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ هَلَکَ فِیهِمَا.

قال الرَّضیُ: وَبَعْدَ هذا کَلامٌ تَرَکْنا ذِکْرَهُ خَوْفَ الْإطالَةِ وَالْخُرُوجَ عَنِ الْغَرَضِ الْمَقْصُودِ فِی هذا الْبابِ.

ترجمه‏:

امام علیه السلام فرمود: کفر بر چهار پایه قرار دارد: تعمق (رفتن به دنبال اوهام به گمان کنجکاوى از اسرار) و ستیزه‏جویى و جدال، و انحراف از حق (به سبب هوا و هوس‏ها و تعصب‏ها) و شقاق (و دشمنى با حق و لجاجت در برابر آن). آن کس که تعمق و کنجکاوى ناصواب پیشه کند هرگز به حق باز نمى‏گردد. آن کس‏

که بر اثر جهل، بسیار به نزاع و ستیز برخیزد، نابینایى او نسبت به حق پایدار خواهد ماند و کسى که از راه حق منحرف شود (و به دنبال هوس‏ها برود) خوبى در نظرش بدى و بدى نزدش خوبى جلوه مى‏کند و گرفتار مستى گمراهى مى‏شود و آن کس که به عناد و لجاج پردازد طرق رسیدن (به حق) براى او ناهموار مى‏گردد و کارها بر او سخت و پیچیده مى‏شود و در تنگنایى که خارج شدن از آن مشکل است گرفتار خواهد شد.

شک نیز بر چهار پایه استوار است: بر «مراء» (گفت و گوى بى‏حاصل)، ترس (از کشف حقیقت) تردید (در تصمیم‏گیرى)، و تسلیم (خودباختگى). آن کس که مراء و گفت و گوى بى‏حاصل را عادت خود قرار دهد ظلمت و تاریکى شب‏هاى شک او را به روشنایى روزِ یقین نمى‏رساند و آن کس که از حقایق پیش روى خود وحشت کند (و از تصمیم‏گیرى صحیح بپرهیزد) به قهقرا باز مى‏گردد و آن کس که در تردید و دودلى باشد (و در تصمیم‏گیرى وسواس به خرج دهد) زیر سم شیاطین له مى‏شود و کسى که در برابر عوامل هلاکت خویش در دنیا و آخرت تسلیم گردد (و به مبارزه بر ضد اسباب شک و شبهه بر نخیزد) در هر دو جهان هلاک خواهد شد.

مرحوم سیّد رضى پس از پایان این حدیث مى‏گوید: بعد از این کلام، سخنان دیگرى بوده که ما از بیم اطاله سخن و خارج شدن از هدف اصلى در این باب، از آنها صرف نظر کردیم.(1)


1) این بخش از کلام امام علیه السلام در کتاب کافى و خصال شیخ صدوق و تحف العقول به صورت کاملًا متفاوتى با آنچه در نهج‏البلاغه آمده است ذکر شده و بعید به نظر نمى‏رسد که مرحوم سیّد رضى تلخیص کاملى در اینجا انجام داده و به صورتى که در نهج‏البلاغه است در آورده و آنچه در نهج‏البلاغه آمده شباهت زیادى با متنى که در روضة الواعظین آمده است دارد.