جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پایه چهارمِ ایمان: جهاد

زمان مطالعه: 3 دقیقه

سپس امام علیه السلام از چهارمین پایه ایمان یعنى جهاد دم مى‏زند و براى آن مانند سه پایه گذشته چهار شاخه ذکر مى‏کند و مى‏فرماید: «جهاد (نیز) چهار شاخه دارد: امر به معروف، نهى از منکر، صدق و راستى در معرکه‏هاى نبرد، و دشمنى با فاسقان»؛(وَالْجِهَادُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ، وَالنَّهْىِ عَنِ الْمُنْکَرِ، وَالصِّدْقِ فِی الْمَوَاطِنِ، وَشَنَآنِ الْفَاسِقِینَ).

در واقع امام جهاد را به معناى وسیع کلمه تفسیر فرموده نه تنها جهاد نظامى در میدان جنگ با دشمنان که نتیجه همه آنها عظمت اسلام و مسلمانان و دفع شر کافران و فاسقان و منافقان است و به تعبیر دیگر امام به هر چهار محور جهاد:جهاد با قلب، با زبان، با عمل و با اسلحه در میدان نبرد اشاره مى‏کند که جهادى است فراگیر و شامل تمام مصداق‏ها.

آن‏گاه آثار هر یک از این شاخه‏هاى چهارگانه را به روشنى برمى‏شمرد و مى‏فرماید: «آن‏کس که امر به معروف کند پشت مؤمنان را محکم ساخته»؛(فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِینَ)

«و آن‏کس که نهى از منکر کند بینى کافران (منافقان) را به خاک مالیده»؛(وَمَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْکَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْکَافِرِینَ).(1)

«و کسى که صادقه در میدان‏هاى نبرد با دشمن (و هرگونه مقابله با آنها) بایستد وظیفه خود را (در امر جهاد با دشمن) انجام داده است»؛(وَمَنْ صَدَقَ فِی الْمَوَاطِنِ قَضَى‏ مَا عَلَیْهِ)

«و کسى که فاسقان را دشمن دارد و براى خدا خشم گیرد خدا نیز به خاطر او خشم مى‏کند (و او را در برابر دشمنان حفظ مى‏نماید و روز قیامت وى را خشنود مى‏سازد)»؛(وَمَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِینَ غَضِبَ لِلَّهِ، غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَأَرْضَاهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ)

در حدیثى از امیر مؤمنان على علیه السلام که در غررالحکم آمده مى‏خوانیم:«قِوامُ الشَّریعَةِ الْأمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْیُ عَنِ الْمُنْکَرِ وَإقامَةُ الْحُدُودِ؛اساس شریعت و دین امر به معروف و نهى از منکر و اجراى حدود الهى است».(2)

در حدیث دیگرى از آن حضرت در همان کتاب آمده است:«الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ أَفْضَلُ أَعْمَالِ الْخَلْقِ؛امر به معروف برترین اعمال بندگان خداست».(3)

در روایت دیگرى آمده است:«کَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِذَا مَرَّ بِجَمَاعَةٍ یَخْتَصِمُونَ لَا یَجُوزُهُمْ حَتَّى یَقُولَ ثَلَاثاً اتَّقُوا اللَّهَ یَرْفَعُ بِهَا صَوْتَهُ؛امام صادق علیه السلام هنگامى که از کنار گروهى عبور مى‏کرد که با یکدیگر در حال پرخاش بودند مى‏ایستاد و با صداى بلند فریاد مى‏زد: از خدا بترسید، از خدا بترسید، از خدا بترسید (تا شرمنده شوند و دست از نزاع بردارند)».(4)

قرآن مجید صادقان را در سوره بقره آیه 177 چنین معرفى مى‏کند: ««لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ … وَالصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَالضَّرَّاءِ وَحینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَأُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ»؛ نیکى (تنها) این نیست که (به هنگام نماز) روى خود را به سوى مشرق یا مغرب کنید (و تمام در فکر تغییر قبله باشید) بلکه نیکى (و نیکوکار) کسى است که به خدا ایمان داشته باشد … و در برابر مشکلات و بیمارى‏ها و در میدان جنگ استقامت به خرج دهد. آنها کسانى هستند که راست مى‏گویند و آنها پرهیزگارانند».

تعبیر به «مواطن» ممکن است اشاره به میدان‏هاى نبرد باشد، همان‏طور که در قرآن مجید آمده است: «لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ فِی مَواطِنَ کَثِیرَة»(5)و ممکن است معنى گسترده‏اى داشته باشد که هرگونه مقابله با دشمنان را چه در میدان نبرد و چه در

غیر آن شامل شود.

منظور از غضب براى خدا این است هنگامى که حدى از حدود الهى شکسته شود یا مظلومى گرفتار ظالمى گردد انسان خشمگین شود و به دفاع برخیزد. در حدیثى مى‏خوانیم هنگامى که موسى علیه السلام از خداوند سؤال کرد: چه کسانى را روز قیامت که سایه‏اى جز سایه تو نیست در سایه عرشت قرار مى‏دهى؟ خداوند به او وحى فرمود و گروهى را برشمرد از جمله فرمود:«وَ الَّذِینَ یَغْضَبُونَ لِمَحَارِمِی إِذَا اسْتُحِلَّتْ مِثْلَ النَّمِرِ إِذَا حَرِدَ؛کسانى که به سبب حلال شمردن محارم الهى خشمگین مى‏شوند همچون پلنگى که مجروح شده است».(6)

در حدیثى از امام صادق علیه السلام آمده است هنگامى که دو فرشته مأمور شدند شهرى از معصیت‏کاران را زیر و رو کنند پیرمردى را دیدند که به دعا و تضرع در پیشگاه الهى مشغول است یکى از آن دو فرشته به دیگرى گفت: مگر این پیرمرد دعا کننده را نمى‏بینى؟ بار دیگر از خدا کسب تکلیف کنیم خطاب آمد که بروید و دستور مرا انجام دهید و در بیان علت آن فرمود:«فَإِنَّ ذَا رَجُلٌ لَمْ یَتَمَعَّرْ وَجْهُهُ غَیْظاً لِی قَطُّ؛این مردى است که هرگز چهره‏اش به دلیل خشم بر معصیتِ معصیت‏کاران دگرگون (و سرخ) نمى‏شد».(7)

منظور از جمله‏«غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَأرْضاهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ»این است که اگر ستمى به او برود و حقى از او ضایع شود خداوند به سبب آن خشمگین مى‏شود و اگر در دنیا جبران نکند در قیامت او را خشنود خواهد ساخت.


1) در بسیارى از نسخ به جاى «کافرین»، «منافقین» آمده است که با مسئله نهى از منکر تناسب بیشترى دارد.

2) غررالحکم، ح 7639.

3) همان، ح 7632.

4) کافى، ج 5، ص 59، ح 12.

5) توبه، آیه 25.

6) بحارالانوار، ج 13، ص 351، ح 42.

7) کافى، ج 5، ص 58، ح 8.