سپس امام علیه السلام از شاخههاى یقین سخن مىگوید و مىفرماید: «یقین بر چهار شاخه استوار است: بر بینش هوشمندانه و عمیق و پى بردن به دقایق حکمت و پند گرفتن از عبرتها و اقتدا به روش پیشینیان (صالح)»؛(وَالْیَقِینُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلى تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ، وَتَأَوُّلِ الْحِکْمَةِ، وَمَوْعِظَةِ الْعِبْرَةِ، وَسُنَّةِ الْأَوَّلِینَ)
ممکن است این چهار شاخه اشاره به چهار رشته از علوم انسانى باشد:نخست علوم تجربى است که از «تبصرة الفطنة» سرچشمه مىگیرد و دوم علوم نظرى است که از «تأویل الحکمه» به دست مىآید سوم علومى است که از تاریخ نصیب انسان مىشود و مایه عبرت اوست و چهارم علوم نقلى است که از سنن پیشنیان به دست مىآید. هنگامى که انسان این چهار رشته علمى را پیگیرى کند و از آنها بهره کافى ببرد به مقام یقین مىرسد.
مثلًا درباره خداشناسى نخست چشم باز کند و به خوبى آثار پروردگار را در
جهان هستى ببیند سپس با اندیشه عمیق رابطه آن را با مبدأ آفرینش قادر و حکیم درک کند آنگاه از حوادث تاریخى عبرت بگیرد و خدا را از لابهلاى آن بشناسد و پس از آن بر آنچه از پیشنیان صالح و عالم به دست آمده مرور کند و علوم آنها را به علم خود بیفزاید تا یک خداشناس کامل گردد. همچنین در مورد خودسازى و عوامل تقرب به پروردگار.
آنگاه امام علیه السلام میوههاى هر یک از این شاخههاى چهارگانه را بیان مىکند و مىفرماید: «کسى که بینایى هوشمندانه داشته باشد حکمت و دقایق امور براى او روشن مىشود و کسى که دقایق امور براى او روشن شود عبرت فرا مىگیرد و کسى که درس عبرت گیرد چنان است که گویا همیشه با گذشتگان بوده است»؛(فَمَنْ تَبَصَّرَ فِی الْفِطْنَةِ تَبَیَّنَتْ لَهُ الْحِکْمَةُ؛ وَمَنْ تَبَیَّنَتْ لَهُ الْحِکْمَةُ عَرَفَ الْعِبْرَةَ؛ وَمَنْ عَرَفَ الْعِبْرَةَ فَکَأَنَّمَا کَانَ فِی الْأَوَّلِینَ).(1)
از آنچه گفته شد روشن مىشود که یک پایه مهم ایمان، بر یقینِ حاصل از علم استوار است؛ علومى که از مبدأهاى متعدد سرچشمه مىگیرد و روح را سیراب مىکند و اعتقادِ انسان را به مبدأ و معاد محکم مىسازد و آثارش در اخلاق و عمل ظاهر مىگردد.
1) از بسیارى از نسخههاى این حدیث شریف استفاده مىشود که در کلام مرحوم سیّد رضى سقط و حذفى وارد شده و صحیح آن چنین بوده است: «وَمَنْ عَرَفَ الْعِبْرَةَ عَرَفَ السُّنَّةَ وَمَنْ عَرَفَ السُّنَّةَ فَکَأَنَّمَا کَانَ مَعَ الْأَوَّلِین» که ترجمه آن چنین مىشود: آن کس که درس عبرت بیاموزد بر سنتها آگاهى پیدا مىکند و کسى که سنتهاى پیشینیان را فرا گیرد (و از تجربیات آنها استفاده کند) گویا همیشه در میان آنها و با آنها بوده است. (کافى، ج 2، ص 51، ح 1).از جمله امورى که گواهى مىدهد عبارت مرحوم سیّد رضى سقط و حذفى دارد این است که مطابق نقل او یقین سه شاخه پیدا مىکند در حالى که تمام پایههاى چهارگانه ایمان هر کدام داراى چهار شاخه است.