جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پایه دومِ ایمان: یقین‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

سپس امام علیه السلام از شاخه‏هاى یقین سخن مى‏گوید و مى‏فرماید: «یقین بر چهار شاخه استوار است: بر بینش هوشمندانه و عمیق و پى بردن به دقایق حکمت و پند گرفتن از عبرت‏ها و اقتدا به روش پیشینیان (صالح)»؛(وَالْیَقِینُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلى‏ تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ، وَتَأَوُّلِ الْحِکْمَةِ، وَمَوْعِظَةِ الْعِبْرَةِ، وَسُنَّةِ الْأَوَّلِینَ)

ممکن است این چهار شاخه اشاره به چهار رشته از علوم انسانى باشد:نخست علوم تجربى است که از «تبصرة الفطنة» سرچشمه مى‏گیرد و دوم علوم نظرى است که از «تأویل الحکمه» به دست مى‏آید سوم علومى است که از تاریخ نصیب انسان مى‏شود و مایه عبرت اوست و چهارم علوم نقلى است که از سنن پیشنیان به دست مى‏آید. هنگامى که انسان این چهار رشته علمى را پیگیرى کند و از آنها بهره کافى ببرد به مقام یقین مى‏رسد.

مثلًا درباره خداشناسى نخست چشم باز کند و به خوبى آثار پروردگار را در

جهان هستى ببیند سپس با اندیشه عمیق رابطه آن را با مبدأ آفرینش قادر و حکیم درک کند آن‏گاه از حوادث تاریخى عبرت بگیرد و خدا را از لابه‏لاى آن بشناسد و پس از آن بر آنچه از پیشنیان صالح و عالم به دست آمده مرور کند و علوم آنها را به علم خود بیفزاید تا یک خداشناس کامل گردد. همچنین در مورد خودسازى و عوامل تقرب به پروردگار.

آن‏گاه امام علیه السلام میوه‏هاى هر یک از این شاخه‏هاى چهارگانه را بیان مى‏کند و مى‏فرماید: «کسى که بینایى هوشمندانه داشته باشد حکمت و دقایق امور براى او روشن مى‏شود و کسى که دقایق امور براى او روشن شود عبرت فرا مى‏گیرد و کسى که درس عبرت گیرد چنان است که گویا همیشه با گذشتگان بوده است»؛(فَمَنْ تَبَصَّرَ فِی الْفِطْنَةِ تَبَیَّنَتْ لَهُ الْحِکْمَةُ؛ وَمَنْ تَبَیَّنَتْ لَهُ الْحِکْمَةُ عَرَفَ الْعِبْرَةَ؛ وَمَنْ عَرَفَ الْعِبْرَةَ فَکَأَنَّمَا کَانَ فِی الْأَوَّلِینَ).(1)

از آنچه گفته شد روشن مى‏شود که یک پایه مهم ایمان، بر یقینِ حاصل از علم استوار است؛ علومى که از مبدأهاى متعدد سرچشمه مى‏گیرد و روح را سیراب مى‏کند و اعتقادِ انسان را به مبدأ و معاد محکم مى‏سازد و آثارش در اخلاق و عمل ظاهر مى‏گردد.


1) از بسیارى از نسخه‏هاى این حدیث شریف استفاده مى‏شود که در کلام مرحوم سیّد رضى سقط و حذفى وارد شده و صحیح آن چنین بوده است: «وَمَنْ عَرَفَ الْعِبْرَةَ عَرَفَ السُّنَّةَ وَمَنْ عَرَفَ السُّنَّةَ فَکَأَنَّمَا کَانَ مَعَ الْأَوَّلِین» که ترجمه آن چنین مى‏شود: آن کس که درس عبرت بیاموزد بر سنت‏ها آگاهى پیدا مى‏کند و کسى که سنت‏هاى پیشینیان را فرا گیرد (و از تجربیات آنها استفاده کند) گویا همیشه در میان آنها و با آنها بوده است. (کافى، ج 2، ص 51، ح 1).از جمله امورى که گواهى مى‏دهد عبارت مرحوم سیّد رضى سقط و حذفى دارد این است که مطابق نقل او یقین سه شاخه پیدا مى‏کند در حالى که تمام پایه‏هاى چهارگانه ایمان هر کدام داراى چهار شاخه است.