جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شرح و تفسیر: روش معاشرت با مردم‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

مى‏دانیم اسلام دینى اجتماعى است و آیات قرآن و روایات اسلامى به‏طور گسترده از معاشرت خوب با مردم سخن گفته است و روایات متواترى در این باره در منابع حدیث وارد شده. کلام امام علیه السلام در اینجا نیز ناظر به همین معناست مى‏فرماید: «آن‏گونه با مردم معاشرت کنید که اگر بمیرید بر مرگ شما اشک ریزند و اگر زنده مانید به شما عشق ورزند»؛(خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَکَوْا عَلَیْکُمْ، وَإِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَیْکُمْ)

اشاره به این‏که پیوند محبت و دوستى را از طریق برخورد خوب و نیکى و خدمت کردن به مردم آنچنان محکم کنید که شما را به منزله نزدیک‏ترین عزیزان خود بدانند؛ هرگاه از دست بروید جاى شما در میان آنها خالى باشد؛ ولى در دل همواره از شما یاد کنند و بر عواطف و محبت‏هایى که نسبت به آنها داشتید اشک بریزند و در حال حیات پروانه‏وار گرد شما بگردند و از معاشرت با شما لذت ببرند.

در واقع امام علیه السلام در اینجا مسئله محبت و نیکى کردن به مردم را با دلالت التزامى و ذکر لوازم بیان فرموده است، زیرا اشک ریختن بعد از مرگ و عشق ورزیدن در حال حیات از لوازم قطعى محبت با مردم است.

در حدیثى از پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله حسن معاشرت با مردم، نشانه اسلام شمرده‏

شده مى‏فرماید: «أَحْسِنْ مُصَاحَبَةَ مَنْ صَاحَبَکَ تَکُنْ مُسْلِماً؛ با کسى که همنشین توست خوش‏رفتارى کن تا مسلمان باشى».(1)

در حدیث دیگرى از امام امیر مؤمنان علیه السلام مى‏خوانیم: «صاحِبِ الْإخْوانَ بِالْإحْسانِ وَتَغَمَّدْ ذُنُوبَهُمْ بِالْغُفْرانِ؛ با برادران نیکى کن و گناهانشان را ببخش».(2)

امام صادق علیه السلام مى‏فرماید: «إِنَّهُ لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحْسِنْ صُحْبَةَ مَنْ صَحِبَهُ وَمُرَافَقَةَ مَنْ رَافَقَه؛ آن‏کس که با دوستانش خوشرفتارى نکند و با رفیقش رفاقت نداشته باشد از ما نیست».(3)

این دستورات که نمونه‏هاى فراوان دیگرى نیز در روایات دارد بر خلاف چیزى است که در دنیاى مادى امروز معمول است؛ نه در زندگى با دوستان خود عشق مى‏ورزند و نه بعد از مرگشان بر آنها اشک مى‏ریزند، زیرا در دنیاى مادى عواطف را درک نمى‏کنند و همواره دنبال منافع مادى خویشند.

در تاریخ اسلام نمونه‏هاى زیادى براى آنچه در بالا آمد دیده مى‏شود که بعد از مرگ افراد نیکوکار شهر آنها یکپارچه عزا شد و در حیاتشان دوستان پروانه‏وار گرد آنها بودند.(4)


1) بحارالانوار، ج 66، ص 368، ح 4.

2) غررالحکم، ص 415، ح 9486.

3) بحارالانوار، ج 71، ص 161، ح 21.

4) مرحوم علامه شوشترى و ابن ابى‏الحدید نمونه‏هایى را در اینجا آورده‏اند که براى پرهیز از طولانى شدن بحث از ذکر آنها خوددارى شد.