جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

به سهیل بن حنیف انصارى فرماندار مدینه

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

اما بعد، شنیدم مردمى که دور و برت هستند یکى پس از دیگرى به طرف معاویه مى‏روند، و جزو پیروان او مى‏شوند. از کاهش یافتن عدد آنان و دریغ داشتن مددشان افسوس مخور، فرارشان از حقیقت و هدایت براى دلالت بر گمراهیشان بس است، و خوشا بحال تو که از رنج و زحمتشان راحت شدى. بگذار در تاریکى کورى و جهالت دست و پا بزنند، و چون کرم پیله بدبختى و بدنامى را بر خود بتنند. زیرا آنان از روى علاقه‏اى که به دنیا دارند، با شتاب بسوى آن رو مى‏آرند. در حالى که عدالت را شناختند، و آن را دیدند و شنیدند و به آزمایشش پرداختند. و دانستند مردمى که نزد ما هستند در حق یکسانند، و در بدست آوردن حق زیانى به هم نمى‏رسانند. بدین سبب به جائى گریختند که لفت و لیس بکنند، و هر چه هست به جیب خود بزنند. خداوند آنان را از رحمتش دور سازد، و دلشان را بگذارد به خدا سوگند که از جور و ستم دور نگشتند، و به داد و دهش نپیوستند. و ما امیدواریم که خداوند دشواریهاى خلافت را براى ما بگشاید، و سختیهایش را آسان بنماید انشاء اللّه، و السّلام.