اما بعد، مراسم حج را با مردم برپا بدار، و روزهاى خدا را که پیشینیان را به جرم زشتکاریهاشان کیفر مىداد به خاطرشان بیار. براى رسیدگى به دادخواست آنان صبح و عصر در فرماندارى بنشین، و داد هر دادخواهى را که به تو مراجعه مىکند بده و دعوایش را ببین. به نادانان دانش و معرفت بیاموز، و با دانشمندان به گفتگو بپرداز و دل را از سخنان آنان برافروز. زنهار جز زبانت سفیرى دیگر نزد رعیّت گسیل مدار، و غیر از چهره شادت پردهدارى میان خودت و آنان نگذار. هیچ ارباب رجوعى را از دیدنت محروم نکن، چه، اگر تا نیامده از درهایت رانده بشود، قضاوتى را که بعدها در بارهات بنماید صورت خوشى ندارد و آبت با او و امثال او در یک جوى نرود. به آنچه از مال خدا
نزدت گرد آمده است بنگر، و آن را به افراد عیالوار و گرسنه و بیچاره و نیازمند ببخش و باقیماندهاش را پیش ما بیاور. تا میان مستمندان دور و بر خود تقسیم بکنیم، و با این شیوه آئینه ایمان را صیقل بزنیم. به اهالى مکه دستور بده که از ساکنان حرم کعبه کرایهاى نگیرند، و آنان را در آنجا همچون میهمان بپذیرند. خداوند بزرگ مىفرماید: (خواه عاکف باشد خواه رهگذر). و عاکف همانا مقیم آن است، و رهگذر کسى است که به حج مىرود و از مردم آنجا نیست. خداوند ما و شما را در کارهاى نیک که او دوست دارد موفق گرداند، و السلام.