اما بعد، اگر والى در پى غرضهاى شخصى برود، هر آینه این روش مانع برقرارى عدل در ولایتش بشود. پس باید کارهاى مردم، در زمینه حق، نزد تو برابر و یکسان باشد. زیرا هیچگاه ستمکارى نمىتواند جاى عدالت را بگیرد، و نفس پلید ستمکار هرگز خوى نیکى و عدالتخواهى نمىپذیرد. بنا بر این از کارى که نمىپسندى- گر چه از دیگرى هم سر بزند- اجتناب کن، و خویشتن را به امید ثواب و ترس از عقاب خداوند به آنچه بر تو واجب گردانیده است وادار ساخته از دشواریهاى آنها دم مزن. و بدانکه دنیا سرائى است پر از گرفتارى و تا آدم مىآید در آن ساعتى خوشى و آسایش نماید، که حسرت و اشتیاق روز قیامت درونش را آشفته مىسازد و ناگزیر به اندوه و آه مىگراید. مطمئن باش که چیزى تو را از حق بىنیاز نمىگرداند، و هیچ کارى هم مانند بیدادگرى ستونهاى زندگیت را نمىلرزاند. و حق این است که خویشتن را راست و درست و پرهیزکار نگاه دارى و با رعیّت بجوشى، و در مراقبت کارهاى آنان و اصلاح خرابیهائى که ببار آمده است بکوشى. البته مزد و پاداشى که در برابر آنها از خداوند مىگیرى از خدمتى که به مردم مىکنى و خوشى و آسایشى که برایشان فراهم مىسازى بهتر و بیشتر است، و السّلام.
1) حلوان: شهرى است قدیمى در عراق عجم که اعراب در 640 میلادى آن را فتح کردند و سلجوقیان در 1046 میلادى آتشش زدند.