جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

به سران ارتش و پاسداران مرزها

زمان مطالعه: 2 دقیقه

از بنده خدا على بن ابى طالب امیر مؤمنان به سران ارتش و پاسداران مرزها.

اما بعد، بدانید که فرمانده و یا فرماندار نباید هرگز بسبب برترى مقامى که در میان رعیت خود مى‏یابد رفتارش در باره آنها تغییر نماید، و براى نعمتى که میان همگنانش ویژه او مى‏گردد چیزى بیش از اندازه حاجت بر آنچه باید باشد بفزاید. شایسته است یک فرمانده یا یک فرماندار بپاس نعمتى که خدا به او داده است بهتر به بندگانش نزدیک گردد، و بیشتر به برادران همکیش خود مهر و عطوفت ورزد. الا، حقى که یکایکتان پیش من دارید این است که هیچگاه رازى را جز در باره جنگ از شما پنهان نگذارم، و هیچ حکمى- مگر آنچه در شرع تصریح شده است- دور از رأى و نظرتان ندهم و به قلم نیارم. در انجام درخواستى که در حدود حقتان باشد تأخیر ننمایم، و از عهده هر کارى که به من واگذار کنید بشرطى که از دستم ساخته باشد بى‏دریغ برآیم. چون چنین کنم بر خداست که نعمت را برایتان ارزانى دارد، و اطاعت از فرمان مرا به ذهنتان بسپارد. تا هر گاه دستور بسیج دادم و احضارتان کردم بى- درنگ بیائید، و در کارى که به صلاح امت بدانم و هر کدامتان را مأمور اجراى آن سازم کوتاهى ننمائید. در راه حق به رنجها و

سختیها تن در دهید، و خویشتن را در اختیار سرنوشتى که در پیش دارید نهید. اگر آنچه را مى‏گویم سرسرى پندارید و به کج و کولگى بپردازید، هر آینه خود را خوار مى‏دارید و در آتش عقوبت بزرگى مى‏اندازید. آن گاه هیچکس از خشم من نخواهد رست، و آن جاست که انگشت ندامت به دندان خواهد خست. پس شما که چنین مسئولیت‏هائى را از سران خود مى‏پذیرید، باید که در عوض حقى را که بر آنان دارید بخواهید و بگیرید. باشد که خدا کارتان را اصلاح فرماید، و از خوشبختى دنیا و آخرت برخوردارتان نماید.