جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

به مردم مصر (1)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

چون امیر مؤمنان على علیه السلام مالک بن حارث اشتر را به ولایت مصر گماشت براى یادآورى شخصیت مالک نامه زیر را به مردم آن اقلیم نوشت:

از بنده خدا على امیر مؤمنان، به مردمى که چون دیدند به خدا در زمین او عصیان مى‏شود، و حقش به هدر مى‏رود، و ستم و زورگوئى بر سر هر نیکوکار و بدکردارى خیمه زده، و هر ماندگار و یا رهگذرى از زندگى بستوه آمده، و دیگر هیچ کار خیرى انجام نمى‏پذیرد، و کسى رفتار زشت را به بدى نمى‏گیرد، یکباره نسبت به بدسگالان خشمگین شدند و بر آشفتند، و سرانجام با آنان به زبان شمشیر سخن گفتند.

اما بعد، من بنده‏اى از بندگان خدا را به سوى شما فرستادم که در روزهاى ترسناک نمى‏خوابد، و در ساعتهاى هراس‏انگیز از دشمن روى برنمى‏تابد. اثرش بر بد کیشان از سوزش آتش سخت‏تر است، و سخنش براى نیک اندیشان از هر چیزى سودمندتر است. او مالک بن حارث اشتر مذحجى(1) است. به سخنش گوش دهید، و به فرمانش که از روى حق باشد گردن نهید. چه، او شمشیرى است از شمشیرهاى پروردگار، که لبه تیزش به کندى نمى‏گراید، و ضربتهایش خطا نمى‏نماید. اگر امر به جنگ داد که بجنگید، و چنانچه گفت در جاى خود بمانید که بمانید. زیرا او جز به فرمان من به کارى اقدام نمى‏کند، و یا از آن دست برنمى‏دارد، و چیزى را پس نمى‏زند و یا آن را پیش‏

نمى‏گذارد. با این که خودم در اینجا بیشتر به بودنش نیاز داشتم، اما شما را به او سزاوارتر یافتم، چون که بس خیرخواه و دلسوز است، و دلیر و بیباک و در نبرد با دشمن آتش افروز است.


1) مذحج برورن مجلس قبیله‏اى است در یمن که نخع تیره‏اى از آن بشمار مى‏رود و مالک از همین تیره و قبیله است.