محقن بن ابیمحقن یکی از کسانی بود که برای پول و دنیای خودش هر کاری را انجام میداد روزی به نزد معاویه علیه الهاویه آمد و از آقا علی (ع) بد میگفت.
گفت من از نزد کسی آمدهام که پستترین عرب و بخیلترین
عرب و عاجزترین عرب در سخن گفتن و ترسوترین عرب است.
معاویه خوب به آنها گوش داد. سپس گفت: وای بر تو ای نادان، علی (ع) چطور پستترین عرب است با اینکه پدر او ابوطالب و جدّش عبدالمطلب و همسر او فاطمه دختر پیامبر(ص) میباشد.
و از کجا او بخیل عرب است در صورتی که به خدا سوگند اگر او خانهای از طلا و خانهای از گل داشته باشد. خانه طلائی را پیش از خانه گلی انفاق و بخشش مینماید.
از کجا علی (ع) ترسوترین عرب است؟ با اینکه به خدا قسم اگر دو لشگر با هم روبرو شوند و هر کدام که علی (ع) باشد از لشگر دشمن کسی نیست که جرات روبرو شدن با علی را داشته باشد.
چطور او عاجزترین مردم است در سخنگوئی در صورتی که به خدا قسم فصاحت و بلاغت را برای قریش جز علی (ع) کسی نیاورد. و این تو میباشی که شایسته این او صاف میباشی.
چون عدالت، خُجسته کار علی است
تا که عدل است روزگار علی است
بندگی خدا و، خدمت خَلق
در عَیان، و نهان شعار علی است
سر نمیپیچد از قضای خدا
گر چه عالَم در اختیار علی است
داد مظلوم گیرد از ظالم
گوید این کار افتخار علی است
شب تاریک کلبه فقرا
روشن از پرتو عُذار علی است
وصف او نیست کشتن مرحب
کشتن نَفس شاهکار علی است