جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آخرین روزها

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

آقا علی (ع) در آخرین روز از زندگیش وصیت‏های متعدّد دارد چه نسبت به اولادهایش و چه نسبت به اصحابش، تنها به بعضی از وصایایش به اصحابش اشاره می‏نمایم مطابق آنچه در کتاب شریف اصول کافی رسیده است.

پس از آنکه به واسطه ضربت ابن‏ملجم حضرت در بستر افتاد و خبر سوء قصد به جان حضرت به اطراف منتشر گردید دسته دسته از اهالی کوفه و حومه به دیدار علی (ع) می‏آمدند. نخست امیداوار بودند آن حضرت سالم می‏ماند امّا با اظهارات طبیب مسلم شد که دیگر کار علی (ع) تمام است.لذا آن حضرت می‏خواست برایشان وصیتی بفرماید موعظه و اندرزی کند. حضرت نیز با آن حال نزار که در شُرُف شهادت بود مع الوصف از موعظه خودداری نفرمود و جملات جالبی دارد از آن جمله می‏فرماید: همه از مرگ فرار می‏کنند ولی عاقبت به آن می‏رسند. هر کس سعی می‏کند نمیرد ولی فایده ندارد و عاقبت این زندگی مرگ است، می‏بینید تا یک بیماری پیش می‏آید، چطور دنبال طبیب و دارو می‏رویم امّا آخر در همین جنگ و گریز گرگ اجل گلویمان را می‏فشارد.

کوفه ای محرم اسرار علی

شاهد خطبه و گفتار علی‏

کوفه تو چهره حیدر دیدی

تو مناجات علی بخشیدی‏

کوفه ای بارگه خاطره‏ها

در کجا بود علی وقت دعا

آنکه می‏برد به دوشش شبها

به یتیمان پدر مرده غذا

هیچ پرسیدی از آن دل بیدار

که به ویرانه ترا هست چکار

گر تو از بودن نامش خجلی

فاش گویم که علی بود علی‏