بعضى مىگویند همانگونه که در روایات بالا و امثال آن به شدت از فقر مذمت شده و حتى فقر مایه روسیاهى در دو جهان شمرده شده است:«الْفَقْرُ سَوادُ الْوَجْهِ فِى الدّارَیْنِ»(1)در پارهاى از روایات نیز از فقر مدح بلیغى شده؛ از جمله پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود:«الْفَقْرُ فَخْری وَبِهِ أفْتَخِرُ»و حتى قرآن مجید همه افراد را مخاطب ساخته مىگوید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ»؛ اى مردم شما همگى نیازمند به خدایید».(2)
ولى جواب آن روشن است، زیرا آنچه مایه افتخار انسان است فقر الى الله است نه فقر در برابر انسانها و به بیان دیگر: فخر و افتخار این است که انسان خداوند را منبع تمام خیرات بداند و خود را در همه چیزها نیازمند او بشمارد و با امکاناتى که خدا به او داده است از مواهب الهى بهره گیرد.
این احتمال نیز هست که منظور از فقر همان زندگى ساده و زاهدانه است که بعضى آن را فقر مىپندارند ولى انبیا و اولیا به چنین زندگى افتخار مىکردند همانگونه که مولاى ما على علیه السلام به لباس و غذاى بسیار ساده افتخار مىکرد.
شرح مبسوطى را درباره فقر مذموم و ممدوح در جلد هشتم همین کتاب در شرح خطبه 225 صفحه 429 به بعد آوردهایم.
1) بحارالانوار، ج 69، ص 30.
2) فاطر، آیه 15.