جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نگرانی معاویه از اوضاع‏

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

گروهی از صحابه و فرزندانشان، که در عین دوری از علی -علیه‌السلام- با معاویه همکاری نکرده بودند، پس از خاموش شدن آتش نبرد به درخواست معاویه به شام آمدند، مانند عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر، و مغیرة بن شعبه.

معاویه از مغیره درخواست کرد که او را در این جریان یاری کند و او را از اندیشه‏ی حکمین آگاه سازد. مغیره این مأموریت را پذیرفت و رهسپار دومةالجندل شد و برای آگاهی از نظر حکمین با هر کدام جداگانه ملاقات کرد. نخست به ابوموسی گفت: نظر تو درباره‏ی کسی که از این کشمکش پرهیز کرده و از خونریزی دوری جسته چیست؟ ابوموسی گفت: آنان نیکوترین افرادند! پشت آنان از بار خونها سبک و شکم آنان از اموال حرام خالی است!

سپس با عمرو ملاقات کرد و همین مسئله را از او پرسید. او در پاسخ گفت: گروه گوشه نشین بدترین مردم‏اند؛ نه حق را شناخته‏اند و نه باطل را انکار کرده‏اند.

مغیره به سوی شام بازگشت و به معاویه گفت: من هر دو حکم را به محک امتحان زدم. ابوموسی، علی را از خلافت خلع خواهد کرد و آن را به عبدالله بن عمر که در این واقعه شرکت نداشته است واگذار خواهد نمود. ولی عمرو عاص رفیق دیرینه‏ی توست. مردم می‏گویند که او خلافت را برای خود می‏خواهد و تو را شایسته‏تر از خود نمی‏داند.(1)


1) وقعه‏ی صفین، ص 539؛ شرح نهج‏البلاغه‏ی ابن ‏ابی‏الحدید، ج 2، ص 251؛ کامل ابن‏اثیر، ج 3، ص 167.