اسلام تنها ناظر به زندگى جاویدان آخرت نیست بلکه به زندگى آبرومند این دنیا نیز که مقدمهاى براى آن است اهتمام فوقالعادهاى دارد، مسئله فقرزدایى را یکى از مهمترین دستورات خود قرار داده و راهکارهاى آن را نشان داده است.
از یک طرف همه را به سعى و کوشش و کسب و کار دستور مىدهد و جوان بىکار را بىمنزلت مىشمرد و اداى حق کارگران و کارمندان را از مهمترین
واجبات مىداند، بلکه کار را از مهمترین عبادات قلمداد مىکند، کارگر خسته در حال خواب را در حال عبادت مىداند تا آنجا که توجه به معیشت و زندگى مادى را کفاره مهمترین گناهان ذکر مىکند، چنانکه در حدیثى از رسول خدا صلى الله علیه و آله مىخوانیم:«إنَّ مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوباً لا یُکَفِّرُها صَلاةٌ وَلا صَدَقَةٌ قیلَ یا رَسُولُ اللَّهِ فَما یُکَفِّرُها قالَ الْهُمُومُ فی طَلَبِ الْمَعیشَةِ؛ بعضى از گناهان است که نماز و صدقه و زکات هم نمىتواند آن را جبران کند. عرض داشتند اى رسول خدا! پس چه چیز آن را جبران مىکند؟ فرمود: به فکر معیشت و زندگى بودن و براى آن تلاش کردن».(1)
از طرف دیگر نیز به این نکته اشاره مىکند که خداوند امکانات کافى در روى زمین براى حل مشکل فقر آفریده است حداقل این است که انسان آب و زمینى در اختیار داشته باشد. اگر براى عمران و آبادى و بهرهگیرى از آن تلاش کند مىتواند فقر را از خود دور سازد، چنانکه در حدیث معروفى مىخوانیم:«مَنْ وَجَدَ ماءٍ وَتُراباً ثُمّ افْتَقَرَ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ؛ دور باد از رحمت خدا کسى که آب و زمینى به دست آورد و باز هم فقیر باشد».(2)
از سویى دیگر به حکومت اسلامى توصیه مىکند که مسئله فقرزدایى را در رأس کارهاى خود قرار دهد و با استفاده از زکات و خمس و انفال و مال الخراج و مبارزه با احتکار و تعیین قیمت در صورت لزوم و دعوت به ساده زیستن با فقر مبارزه کند.
امروز نیز اگر جوامع اسلامى بخواهند عزت و احترام و سربلندى و استقلال خویش را باز یابند باید از طریق همکارى با یکدیگر به استفاده از تمام منابعى که خدا به صورت فراوان در اختیار آنان گذاشته است با فقر مبارزه کنند.
1) بحارالانوار، ج 70، ص 157.
2) همان، ج 100، ص 65، ح 10؛ وسائل الشیعه، ج 12، 24، ح 13.