امام علیه السلام در اینجا به نکته مهمى اشاره مىفرماید و آن اینکه چنان نیست که همیشه انسانهاى مدیر و مدبر پیروز گردند؛ گاه تقدیرات همه تدبیرات آنها را برهم مىزند. مىفرماید: «حوادث و امور، تسلیم تقدیرهاست تا آنجا که گاه مرگ انسان در تدبیر (و هوشیارى او) است»؛ (تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِیرِ، حَتَّى یَکُونَ الْحَتْفُ فِی التَّدْبِیرِ)
هدف از بیان این نکته آن است که گرچه انسان باید در همه امور هوشیارانه و مدبرانه عمل کند؛ اما چنین نیست که از لطف خدا بىنیاز باشد. خداوند براى بیدار ساختن انسان و شکستن غرور و غفلت او گهگاه امورى مقدر مىکند که بر خلاف تمام تدبیرها و پیشبینىها و مقدمهچینىهاى انسان است تا به او بفهماند در پشت این دستگاه، دست نیرومندى است که هیچکس بىنیاز از لطف و محبت او نیست.
در طول تاریخ گذشته و در زندگى خود بسیارى از این صحنهها را دیدهایم که گاه افراد بسیار هوشیار و قوى و صاحب تدبیر ضربههایى از تدبیر و هوشیارى خود خوردهاند و دست تقدیر مسیرى جز آنچه آنها مىخواستند برایشان فراهم ساخته است.
تنها مطلبى که در اینجا تذکر آن لازم است این است که هرگز مفهوم این
سخن آن نیست که انسان دست از تدبیر و دقت و بررسى لازم در کارها بردارد و همه چیز را به گمان خود به دست تقدیر بسپارد، بلکه شعار ««وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى»؛ بهره انسان تنها با سعى و تلاش او ارتباط دارد»(1) را نباید هرگز فراموش کند و به تعبیر دیگر انسان نباید از اراده و تقدیرات الهى و اینکه همه چیز به دست اوست غافل شود و نیز نباید دست از تلاش و کوشش بردارد.
وَسُئِلَ علیه السلام عَنْ قَوْلِ الرَّسُولِ صلى الله علیه و آله: «غَیِّرُوا الشَّیْبَ وَلَا تَشَبَّهُوا بِالْیَهُودِ»
1) نجم، آیه 39.