امام علیه السلام در این جمله کوتاه و پرمعنا اشاره به اهمیت شفاعت کرده مىفرماید: «شفاعت کننده بال و پَرِ طلب کننده است»؛ (الشَّفِیعُ جَنَاحُ الطَّالِبِ).
شفاعت بر دو گونه است: تکوینى و تشریعى؛ شفاعت تکوینى آن است که موجودات قوىتر این جهان به موجودات ضعیفتر براى پرورش و تکامل و نموّ کمک کنند، تابش آفتاب، ریزش باران و وزش نسیم نوعى شفاعت در عالم تکوین نسبت به پرورش گیاهان است. باغبان نیز در حدّ خود در مورد گیاهان و درختان شفاعت مىکند. اینگونه شفاعت دامنه وسیعى در جهان هستى دارد.
در عالم تشریع نیز انسانهایى که در درگاه خدا مقربترند افراد ضعیف و آلوده به گناه و وامانده در راه را کمک کرده آنها را به سرمنزل سعادت مىرساند.
به یقین هر دو نوع شفاعت هنگامى مؤثر واقع مىشود که در شفاعت شونده قابلیت و لیاقت لازم وجود داشته باشد وگرنه به یک دانه فاسد گیاه هر قدر آفتاب بتابد و باران ببارد و نسیم بوزد گیاهى از آن نمىروید و همچنین انسانى که رابطه خود را با شفیعان به کلى قطع کرده شفاعت شافعان نفعى به حال او نخواهد داشت.
اینکه امام در گفتار حکیمانه بالا مىفرماید: شفاعت کننده بال و پر طلب کننده است واقعیت مسلّم عقلى و نقلى است، همانگونه که هیچ پرندهاى بدون بال و پر نمىتواند پرواز کند بسیارى از طلبکنندگان نیز بىبال و پر شفاعت پرواز در آسمان قرب خدا براى آنها غیر ممکن است.
این جمله کوتاه در واقع هم اشارهاى به فلسفه شفاعت و هم مفهوم و معناى آن و هم شرایط شفاعتکننده و شفاعتشونده دارد.
پرنده باید همه چیز او کامل باشد تا بعد از رویش بال و پر بتواند پرواز کند و استفاده از بال و پر براى پرنده عیب نیست، بلکه افتخار است و عالم اسباب در جهان هستى در واقع چهرههایى از همین شفاعت است.
در عالم تشریع نیز گاه معصومان و پیشوایان بزرگ شفاعت مىکنند، گاهى علماى دین و شهدا و صالحان و زمانى اعمال خوب انسان مانند نماز و روزه و جهاد او با دشمن یا با نفس سبب شفاعتش مىشود. در هر حال شفیع به منزله بال و پر محسوب مىشود.
براى توضیح بیشتر در مورد حقیقت شفاعت و آثار و شرایط آن به جلد اوّل تفسیر نمونه ذیل آیه 48 سوره «بقره» مراجعه فرمایید.