امام علیه السلام در این کلام حکمتآمیز به اهمیت سکوت و کمگویى اشاره کرده مىفرماید: «هنگامى که عقل کامل گردد سخن کم مىشود»؛ (إِذَا تَمَّ الْعَقْلُ نَقَصَ الْکَلَامُ).
رابطه کمال و تمام عقل با کم سخن گفتن از اینجا روشن مىشود که اولًا ریشه مفهوم عقل، منع و جلوگیرى است و زانوبند شتر را از این جهت «عقال» مىگویند که او را از حرکت باز مىدارد و از آنجا که سخنان سنجیده، کم است و سخنان نسنجیده، بسیار، عقل به انسان مىگوید: بیشتر بیندیش و کمتر بگو.
ثانیاً مطالبى که گفتن آن ضرورت دارد نسبت به فضول کلام و سخنان زیادى بسیار کمتر است، از این رو افراد عاقل غالباً خاموشاند و به موقع سخن مىگویند.
ثالثاً انسان عاقل مىداند که بیشترین و مهمترین گناهان با زبان انجام مىشود بدین سبب براى محفوظ ماندن از عواقب زیانبار گناه سعى مىکند کمتر سخن بگوید؛ ولى متاسفانه افرادى را مىبینیم که دم از ایمان مىزنند و گویى سخنان خود را جزء اعمال خود به حساب نمىآورند؛ در مجالس از آغاز تا پایان از سخنان لغو و بیهوده یا سخنانى که آمیخته با غیبت، اهانت و تهمت باشد ابا ندارند. انسان عاقل هرگز خود را گرفتار عواقب سوء پرگویى نمىکند.
رابعاً گفتار زیاد، نیروها و انرژىهاى ذخیره انسان را بر باد مىدهد و وقت عزیز او را تلف مىکند و موجب دشمنىها و عداوتها مىشود، بنابراین عقل و شرع به ما فرمان مىدهد که کمبگوئید و گزیده بگوئید.
در حدیثى از همان حضرت در غررالحکم مىخوانیم: «إیّاکَ وَفُضُولَ الْکَلامِ فَإنَّهُ یُظْهِرُ مِنْ عُیُوبِکَ ما بَطَنَ وَیُحَرِّکُ عَلَیْکَ مِنْ أعْدائِکَ ما سَکَنَ؛ از زیادهگویى بپرهیز که عیبهاى نهانى تو را ظاهر مىسازد و کینههاى آرامگرفته دشمنانت را بر ضد تو تحریک مىکند».(1)
در حدیثى از رسول خدا صلى الله علیه و آله مىخوانیم: «إنَّ الرَّجُلَ لَیَتَحَدَّثُ بِالْحَدیثِ ما یُریدُ بِهِ سُوءًا إلّا لِیُضْحِکَ بِهِ الْقَوْمُ یَهْوى بِهِ أبْعَدَ مِنَ السَّماءِ؛ انسان گاهى سخنى مىگوید که قصد بدى ندارد جز اینکه مىخواهد مردم را بخنداند و به سبب آن (از مقام خود) سقوط مىکند بیش از فاصله زمین و آسمان».(2)
احادیث اسلامى درباره سکوت و کم سخن گفتن و پرهیز از خطرات زبان بسیار زیاد است که در این مختصر نمىگنجد. این سخن را با حدیث دیگرى از پیغمبر اکرم پایان مىدهیم که فرمود: «مِنْ حُسْنِ إِسْلَامِ الْمَرْءِ تَرْکُهُ مَا لَایَعْنِیهِ؛ از نشانههاى خوبى اسلام انسان سخن نگفتن درباره امورى است که به او ارتباطى ندارد.(3)
1) غررالحکم، طبق نقل میزان الحکمه، ح 11849 «باب النهى عن کثرة الکلام».
2) میزان الحکمه، همان باب.
3) بحارالانوار، ج 1، ص 216، ح 28.