جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شرح و تفسیر: معیار ارزش انسان‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

امام علیه السلام ارزش هر انسانى را در این عبارت حکیمانه کوتاه به روشنى بیان کرده است مى‏فرماید: «قیمت و ارزش هر کس به اندازه کارى است که مى‏تواند آن را به خوبى انجام دهد»؛ (قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ).

اشاره به این‏که حسب و نسب، مقام و مال و پست‏هاى اجتماعى و رسمى هیچ‏کدام دلیل بر ارزش انسان نیست. ارزش واقعى انسان را کارهاى مهمى تشکیل مى‏دهد که از عهده آن بر مى‏آید. جراحى بسیار ماهر، معلمى شایسته، شاعرى توانا، نویسنده‏اى قوى و فقیهى ماهر که مى‏تواند مردم را به احکام الهى آشنا سازد ارزش آنها به قدر همان کارى است که به خوبى از عهده آن بر مى‏آیند.

نه تنها در نزد مردم چنین است، در نزد خداوند هم کسانى قیمت و ارزش دارند که اعمال شایسته‏تر و مجاهدت‏هاى بیشتر و اصلاحات بهترى انجام مى‏دهند.

براى این حدیث شریف جز آنچه در بالا آمد تفسیرهاى دیگرى هم شده است. بعضى گفته‏اند منظور از «مایُحْسِنُهُ» علم و دانش‏هایى است که شخص دارد، بنابراین ارزش هر انسان به مقدار معرفت و علم و دانشى است که به خوبى آن را فرا گرفته است.

بعضى این دو را با هم آورده‏اند: معرفت بالا و عمل با ارزش.

برخى دیگر تفسیر چهارمى براى این حدیث شریف ذکر کرده‏اند و «مایحسنُهُ» را به معنى احسان و نیکوکارى تفسیر نموده گفته‏اند: ارزش هر کس به اندازه احسان و نیکوکارى اوست.

گرچه جمع بین هر چهار تفسیر در مفهوم جمله امکان‏پذیر است، زیرا استعمال لفظ در بیش از یک معنا کاملًا بى‏مانع است؛ ولى تفسیر اول صحیح‏تر و مناسب‏تر به نظر مى‏رسد.

شاهد این سخن حدیث زیبایى است که امام جواد علیه السلام از پدرانش از امیرمؤمنان علیهم السلام نقل کرده است که فرمود: «چهار سخن را من گفتم و خداوند متعال تأیید آن را در کتابش نازل فرمود. من گفتم: «الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ فَإِذَا تَکَلَّمَ ظَهَرَ؛ شخصیت انسان در زیر زبانش نهفته است هنگامى که سخن بگوید آشکار مى‏شود». خداوند این آیه را نازل فرمود: ««وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِى لَحْنِ الْقَوْلِ»؛ منافقان را از طرز سخنانشان مى‏شناسى». من گفتم: «فَمَنْ جَهِلَ شَیْئاً عَادَاهُ؛کسى که نسبت به چیزى جاهل است با آن دشمنى مى‏کند». خداوند این آیه را نازل فرمود: ««بَلْ کَذَّبُوا بِما لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ»؛ آنها (دشمنان) چیزى را که از آن آگاهى نداشتند تکذیب کردند» نیز گفتم: «قَدْرُ أَوْ قِیمَةُ کُلِّ امْرِى مَا یُحْسِنُ؛ ارزش هر انسانى به اندازه چیزى است که به خوبى انجام مى‏دهد». خداوند این آیه را در قصه طالوت نازل کرده: ««إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَزادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ»؛ خداوند او (طالوت) را بر شما برگزیده و از نظر علم و جسم او را افزایش داده است». و نیز گفتم: «الْقَتْلُ یُقِلُّ الْقَتْلَ؛ کشتن (قصاص) کشتن را کم مى‏کند» خداوند این آیه را نازل فرمود: ««وَلَکُمْ فِى الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِى الْأَلْبابِ»؛ قصاص مایه حیات و زندگى شماست اى صاحبان مغز و خرد».(1)

مرحوم سیّد رضى بعد از ذکر این گفتار حکمت‏آمیز جمله‏اى بیان کرده که‏

نشان مى‏دهد تا چه اندازه این سخن حکیمانه در دل و جان این مرد فصیح و بلیغ تأثیر گذاشته مى‏گوید: «این از کلماتى است که قیمتى براى آن تصور نمى‏شود و هیچ سخن حکیمانه‏اى هم وزن آن نیست و هیچ سخنى نمى‏تواند هم‏ردیف آن قرار گیرد»؛ (قالَ الرَّضیُ: وَهِی الْکَلِمَةُ الَّتی لا تُصاب لَها قیمَةٌ، وَلا تُوزَنُ بِها حِکْمَةٌ، وَلا تُقْرَنُ إلَیْها کَلِمَةٌ)


1) شرح نهج البلاغه ابن ابى‏الحدید، ج 7، ص 382؛ بحارالانوار، ج 1، ص 165، ح 5.