امام علیه السلام در این گفتار حکمتآمیز خود به یک اصل مهم بهداشتى و درمانى اشاره مىکند مىفرماید: «با بیمارىات بساز مادامى که با تو همراهى مىکند»؛ (امْشِ بِدَائِکَ مَا مَشَى بِکَ).
اشاره به اینکه تا زمانى که بیمارى فشار شدید نیاورده بگذار بدنت بدون نیاز طبیبان و دارو آن را دفع کند.
این مسئله شاید در آن روز که امام این را مىفرمود روشن نبود؛ اما امروز روشن است که بدن خود داراى نیروى دفاعى است و هرگاه بیمارى با استفاده از قدرت دفاعى بدن از بین برود هم زیانهاى دارو و درمان را ندارد و هم بدن را تقویت کرده و براى آینده بیمه مىکند. البته هرگاه نیروى دفاعى بدن عاجز بماند باید با استفاده از طبیب و دارو به کمک او شتافت تا بیمارى را دفع کند.
اضافه بر این بسیارى از بیمارىها دورانى دارد که با پایان دورانش خود به خود دفع مىشود. از این گذشته انسان وقتى در مقابل بیمارى تسلیم مىشود و با مختصر ناراحتى در بستر مىخوابد به خودش تلقین بیمارى مىکند، تلقین خود اثر تخریبى دارد. به عکس اگر برخیزد و کار روزانه خود را ادامه دهد عملا تلقین سلامت کرده و در روح او بسیار مؤثر است.
این نکته امروز بر همه روشن است که هر دارو هرچند اثر درمانى داشته
باشد، زیانى نیز با خود همراه دارد. در حدیثى از امام کاظم علیه السلام نقل شده است که فرمود: «لَیْسَ مِنْ دَوَاءٍ إِلَّا وَهُوَ یُهَیِّجُ دَاءً وَلَیْسَ شَیْءٌ فِی الْبَدَنِ أَنْفَعَ مِنْ إِمْسَاکِ الْیَدِ إِلَّا عَمَّا یُحْتَاجُ إِلَیْهِ؛ هیچ دارویى نیست مگر اینکه دردى را تحریک مىکند و هیچ چیز در بدن سودمندتر از امساک جز نسبت به چیزى که به آن نیاز دارد نیست».(1)
در حدیث دیگرى از همان امام علیه السلام مىخوانیم: «ادْفَعُوا مُعَالَجَةَ الْأَطِبَّاءِ مَا انْدَفَعَ الْمُدَاوَاةُ عَنْکُمْ؛ از معالجه طبیبان پرهیز کنید تا زمانى که بیمارى به شما فشار نیاورده است».(2)
این سخن به بیان دیگرى نیز از امیر مؤمنان علیه السلام نقل شده است که مىفرماید: «لَا تَضْطَجِعْ مَا اسْتَطَعْتَ الْقِیَامَ مَعَ الْعِلَّةِ؛ تا زمانى که مىتوانى با داشتن بیمارى سرپا باشى در بستر نخواب».(3) و نظیر این روایت روایات دیگرى نیز هست.
تکرار مىکنیم: مفهوم این سخنان این نیست که انسان با طبیب و دارو خود را معالجه نکند بلکه مفهومش آن است که در مراجعه به طبیب و استفاده از داروها- که معمولًا آثار زیانبارى دارد- عجله ننماید.
بعضى از شارحان، براى این حدیث به جاى این معناى طبى و درمانى مفهوم اخلاقى ذکر کردهاند و گفتهاند: انسان باید در برابر حوادث و مشکلات و بیمارىها خویشتندار باشد و تا مىتواند با مشکلات بسازد و زبان به شکایت نگشاید که با روح رضا و تسلیم سازگار نیست.
ولى این معنا با ظاهر جمله و روایات مشابهى که در این زمینه وارد شده چندان سازگار نیست.
1) بحارالانوار، ج 59، ص 68، ح 18.
2) همان، ص 63، ح 4.
3) همان، ج 78، ص 204، ح 7.