جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شرح و تفسیر: فرق جایگاه زبان عاقل و احمق‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

آنچه امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه بیان فرموده کنایه زیبایى است درباره کسانى که سنجیده یا نسنجیده سخن مى گویند مى فرماید: «زبان عاقل پشت قلب او قرار دارد در حالى که قلب احمق پشت زبان اوست»؛(لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ، وَقَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ).

اشاره به این‏که انسان عاقل نخست اندیشه مى کند سپس سخن مى گوید در حالى که احمق نخست سخن مى گوید و بعد در اندیشه فرو مى رود به همین دلیل سخنان عاقل حساب شده، موزون، مفید و سنجیده است؛ ولى سخنان احمق ناموزون و گاه خطرناک و بر زیان خود او.

همین عبارت با شرح جالبى در خطبه 176 آمده است و در حدیثى از رسول خدا صلى الله علیه و آله مى‏خوانیم:«إنَّ لِسانُ الْمُؤمِنِ وَراءَ قَلْبِهِ فَإذا أرادَ أنْ یَتَکَلَّمَ بِشَىْ‏ءٍ تَدَبِّرُهُ بِقَلْبِهِ ثُمَّ أمْضاهُ بِلِسانِهِ وَ إنَّ لِسانُ الْمُنافِقِ أمامَ قَلْبِهِ فَإذا هَمَّ بِشَىْ‏ءٍ أمْضاهُ بِلِسانِهِ وَلَمْ یَتَدَبَّرَه بِقَلْبِهِ؛زبان انسان با ایمان پشت قلب (و فکر) او است، لذا هنگامى که مى‏خواهد سخنى بگوید نخست در آن تدبّر مى‏کند سپس بر زبانش جارى مى‏سازد، ولى زبان منافق جلو قلب او است، لذا هنگامى که تصمیم به چیزى مى‏گیرد بدون هیچ‏گونه تدبّر بر زبانش جارى مى‏سازد».(1)

از آنجا که على علیه السلام باب علم پیامبر صلى الله علیه و آله است این سخن را از او آموخته است.

امام حسن عسکرى علیه السلام این سخن را با عبارت لطیف دیگرى بیان فرموده: «قَلْبُ الْأحْمَقِ فی فَمِهِ وَفَمِ الْحَکیمِ فی قَلْبِهِ؛ قلب (و فکر) احمق در دهان او و دهان شخص حکیم در قلب اوست!».(2)

مرحوم سیّد رضى پس از ذکر این کلام حکمت‏آمیز مى‏گوید: «این سخن از مطالب شگفت‏انگیز و پرارزش است و منظور این است که عاقل زبانش را به کار نمى‏گیرد مگر بعد از مشورت با عقل خویش و فکر و دقت؛ ولى احمق سخنانى که از زبانش مى‏پرد و حرف‏هایى که بدون دقت مى‏گوید بر مراجعه به فکر و اندیشه و دقت رأیش پیشى مى‏گیرد، بنابراین گویا زبان عاقل پشت قلب او قرار گرفته و قلب احمق پشت زبان اوست»؛ (قالَ الرَّضىُ وَهذا مِنَ الْمَعانِى الْعَجیبَةِ الشَّریفَةِ، وَالْمُرادُ بِهِ أنَّ الْعاقِلَ لا یَطْلُقُ لِسانَهُ، إلّا بَعْدَ مُشاوَرَةِ الرَّوِیَّةِ وَمُؤامِرَةِ الْفِکْرَةِ. وَالْأحْمَقُ تَسْبِقُ حَذَفاتِ لِسانِهِ وَفَلَتاتِ کَلامِهِ مُراجَعَةَ فِکْرِهِ وَمُماخَضَةَ رَأیِهِ فَکانَ لِسانُ الْعاقِلِ تابِعٌ لِقَلْبِهِ، وَکأنَ قَلْبُ الْأحْمَقِ تابِعٌ لِلِسانِهِ)


1) المحجة البیضاء، ج 5، ص 195.

2) میزان الحکمه، ح 18176.