جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شرح و تفسیر: غربت واقعى‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

امام علیه السلام در این گفتار بسیار کوتاه و پرمعنایش به اهمیت دوستان صمیمى اشاره کرده مى‏فرماید: «از دست دادن دوستان غربت است»؛(فَقْدُ الْأَحِبَّةِ غُرْبَةٌ).

روشن است که انسان در وطن علاقه‏هاى فراوانى دارد؛ که در مسائل مادى و معنوى از آنها بهره مى‏گیرد و احساس تنهایى نمى‏کند چون در وطن خویش است و در مشکلات بدون پناه نیست، آرامش خاطر دارد و احساس امنیت مى‏کند؛ ولى در غربت و دورى از وطن همه اینها را از دست مى‏دهد، خود را تنهاى تنها مى‏بیند؛ بدون یار و یاور و بى پناه و بدون آرامش.

امام مى‏فرماید: انسان اگر در وطن خویش هم باشد ولى دوستان را از دست دهد گویى در غربت و دور از وطن است.

همین مضمون در نامه 31 که اندرزنامه امام به فرزند دلبندش امام حسن مجتبى علیه السلام است به صورت دیگرى نقل شده فرمود:«الْغَریبُ مَنْ لَیْسَ لَهُ حَبیبٌ؛غریب کسى است که دوستى ندارد».

در حدیث دیگرى از مستدرک الوسائل از پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله نقل شده است که فرمود:«الْمَرْءُ کَثیرٌ بِأخیهِ؛انسان به وسیله برادران (دینى) خود کثرت و فزونى مى‏یابد».(1)

اضافه بر اینها، انسان داراى روح اجتماعى است و جوامع بشرى در سایه همین روح به وجود آمد. تمدن‏ها، پیروزى‏هاى علمى و پیشرفت صنایع و علوم همه مولود این روح اجتماعى است.

به همین دلیل انسان پیوسته تلاش و کوشش مى‏کند دوستان بیشتر و بهترى پیدا کند و آنها که علاقه به انزوا دارند و از انتخاب دوست عاجزند در واقع بیمارند. حال اگر دوستانش را از دست دهد گرفتار حالتى مى‏شود که گویى بخشى از وجود خود را از دست داده است.

پیام این کلام حکمت‏آمیز این است که هر مسلمانى باید بکوشد و دوستان بیشترى براى خود فراهم سازد ولى مسلم است که هر کسى شایسته دوستى نیست بلکه باید دوستانى انتخاب کرد که کمک بر دین و دنیا باشند.


1) مستدرک الوسائل، ج 9، ص 70، ح 3.