امام علیه السلام در این گفتار بسیار کوتاه و پرمعنایش به اهمیت دوستان صمیمى اشاره کرده مىفرماید: «از دست دادن دوستان غربت است»؛(فَقْدُ الْأَحِبَّةِ غُرْبَةٌ).
روشن است که انسان در وطن علاقههاى فراوانى دارد؛ که در مسائل مادى و معنوى از آنها بهره مىگیرد و احساس تنهایى نمىکند چون در وطن خویش است و در مشکلات بدون پناه نیست، آرامش خاطر دارد و احساس امنیت مىکند؛ ولى در غربت و دورى از وطن همه اینها را از دست مىدهد، خود را تنهاى تنها مىبیند؛ بدون یار و یاور و بى پناه و بدون آرامش.
امام مىفرماید: انسان اگر در وطن خویش هم باشد ولى دوستان را از دست دهد گویى در غربت و دور از وطن است.
همین مضمون در نامه 31 که اندرزنامه امام به فرزند دلبندش امام حسن مجتبى علیه السلام است به صورت دیگرى نقل شده فرمود:«الْغَریبُ مَنْ لَیْسَ لَهُ حَبیبٌ؛غریب کسى است که دوستى ندارد».
در حدیث دیگرى از مستدرک الوسائل از پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله نقل شده است که فرمود:«الْمَرْءُ کَثیرٌ بِأخیهِ؛انسان به وسیله برادران (دینى) خود کثرت و فزونى مىیابد».(1)
اضافه بر اینها، انسان داراى روح اجتماعى است و جوامع بشرى در سایه همین روح به وجود آمد. تمدنها، پیروزىهاى علمى و پیشرفت صنایع و علوم همه مولود این روح اجتماعى است.
به همین دلیل انسان پیوسته تلاش و کوشش مىکند دوستان بیشتر و بهترى پیدا کند و آنها که علاقه به انزوا دارند و از انتخاب دوست عاجزند در واقع بیمارند. حال اگر دوستانش را از دست دهد گرفتار حالتى مىشود که گویى بخشى از وجود خود را از دست داده است.
پیام این کلام حکمتآمیز این است که هر مسلمانى باید بکوشد و دوستان بیشترى براى خود فراهم سازد ولى مسلم است که هر کسى شایسته دوستى نیست بلکه باید دوستانى انتخاب کرد که کمک بر دین و دنیا باشند.
1) مستدرک الوسائل، ج 9، ص 70، ح 3.