جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شرح و تفسیر: سرمایه بى‏پایان‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

امام علیه السلام در این گفتار کوتاه و حکمت‏آمیز به اهمیت قناعت اشاره کرده مى‏فرماید: «قناعت مالى است که هرگز تمام نمى‏شود»؛(الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَایَنْفَدُ).

در تعریف قناعت مى‏توان گفت: حالتى است که انسان با داشتن آن به حد اقل ضروریات زندگى مى‏سازد و به دنبال زرق و برق و اضافاتى که فکر و وقت انسان را پیوسته به خود مشغول مى‏دارد و آلوده انواع محرمات مى‏کند نمى‏رود.

داشتن این روحیه به منزله ثروت پایان ناپذیر است، چرا که انسان را از تمام ثروت‏هاى دنیا بى‏نیاز مى‏سازد؛ همواره سربلند زندگى مى‏کند و با عزت و آبرو ادامه حیات مى‏دهد. دست نیاز به سوى دیگران دراز نمى‏کند و عمر خود را در مسیر تشریفات و تجملات بر باد نمى‏دهد.

در گفتار حکیمانه 44 که قبلًا گذشت امام علیه السلام در فضیلت قناعت‏پیشگان فرمود:«طُوبَى لِمَنْ ذَکَرَ الْمَعَادَ وَعَمِلَ لِلْحِسَابِ وَقَنِعَ بِالْکَفَافِ؛خوشا به حال کسى که (پیوسته) به یاد معاد باشد و براى روز حساب عمل کند. به مقدار کفایت قانع گردد و از خدا راضى باشد».

در خطبه 192 نیز امام در میان اوصاف انبیا این وصف برجسته را شمرده بود:«مَعَ قَنَاعَةٍ تَمْلَأُ الْقُلُوبَ وَالْعُیُونَ غِنًى؛آنها داراى قناعتى بودند که دل‏ها و چشم‏ها را پر از بى‏نیازى مى‏کرد».

در بحارالانوار نیز از آن حضرت نقل شده که فرمود:«طَلَبْتُ الْغِنَى فَمَا وَجَدْتُ إِلَّا بِالْقَنَاعَةِ عَلَیْکُمْ بِالْقَنَاعَةِ تَسْتَغْنُوا؛من در جستجوى توانگرى برآمدم ولى آن را جز در قناعت نیافتم (زیرا حرص، غالب توانگران را راحت نمى‏گذارد) بنابراین قناعت پیشه کنید تا غنى شوید».(1)

قابل توجه این‏که این گفتار حکیمانه از پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله نیز نقل شده است همان‏گونه که سیّد رضى مى‏گوید:«وَقَدْ رُوِیَ هذا الْکَلامُ عَنِ النَّبِیُ صلى الله علیه و آله».

این حدیث را «متقى هندى» در کتاب کنز العمال که از منابع معروف اهل سنت است آورده است.(2)

این نکته نیز حائز اهمیت است که سرچشمه بسیارى از نارضایى‏هاى مردم و شکایت آنها از وضع زندگى کمبودها و فقر نیست، بلکه گاه مى‏بینیم همه چیز دارند اما باز ناله و فریاد مى‏کنند. عامل اصلى آن عدم قناعت و توقعات بى‏حد و حساب است و اگر همگى به مقدار نیاز قانع باشند آرامش بى‏مانندى در جامعه حاکم مى‏شود و بسیارى از پرونده‏هاى جنایى و تجاوز بر اموال برچیده خواهد شد و کرامت انسانى و پاکى دامان از گناه فراهم مى‏شود.

ابن ابى‏الحدید در اینجا گفتار زیبایى از «بقراط» (سقراط) نقل مى‏کند که مردى او را در حال خوردن بعضى از سبزى‏هاى بیابان دید. به او گفت: اگر در خدمت پادشاه بودى نیاز به خوردن این نداشتى. سقراط گفت: اگر تو نیز این‏گونه غذا مى‏خوردى نیازمند نوکرى پادشاه نبودى.

شاعر مى‏گوید:

گنج آزادگى و گنج قناعت گنجى است

که به شمشیر میسر نشود سلطان را


1) بحار الانوار، ج 66، ص 399، ح 91.

2) کنز العمال، ج 3، ص 389، ح 7080.