امام علیه السلام در این کلام نورانىاش مىفرماید: «هر شخص گرفتارى را نمىتوان سرزنش کرد (چه بسا بىتقصیر باشد)»؛ (مَا کُلُّ مَفْتُونٍ یُعَاتَبُ)
سرچشمه گرفتارىها و مشکلات و مصائبى که دامنگیر انسان مىشود کاملًا مختلف است؛ گاه نتیجه مستقیم اعمال انسان است که بر اثر ندانمکارىها، سستىها، تنبلىها و استفاده نکردن به موقع از فرصتها دامان او را گرفته است. به یقین چنین شخصى درخور سرزنش است؛ ولى گاه مىشود که این مشکلات کفاره گناهان انسان است و خداوند مىخواهد او را به این وسیله در دنیا پاک کند. چنین کسى گرچه به سبب گناهش درخور سرزنش است ولى چون مشمول لطف الهى شده سزاوار ملامت نیست و گاه سرچشمه آن آزمایشهاى الهى است که خدا مىخواهد با آن مشکل و گرفتارى بنده خود را پرورش دهد که همچون فولاد آبدیده در کوره حوادث مقاوم سازد و یا همچون طلاى ناخالصى را که به کوره مىبرند تا خالص گردد او را خالص سازد در اینجا نیز جاى سرزنش نیست، بنابراین همه گرفتاران و بلا دیدگان را نمىتوان سرزنش کرد و حتى در آنجایى که انسان خود سرچشمه آن گرفتارى باشد باز گاهى جاهل قاصر است و گاه مقصر؛ تنها اگر مقصر باشد در خور سرزنش است.
این سخن تفسیر دیگرى نیز دارد و آن اینکه «مفتون» از ماده «فتن» و «فتنه»
در اصل به معناى آزمایش کردن است؛ مثلا هنگامى که مىخواهند طلا را آزمایش کنند آن را به کوره مىبرند تا وضع آن روشن شود و به همین جهت هر نوع فشار و گرفتارى و مشکلات و گمراهى به عنوان فتنه از آن یاد مىشود و مفتون در عبارت بالا به معناى فریبخورده باشد؛ همانگونه که درباره شخص گرفتار اشاره شد این حالت گاهى بر اثر تقصیر و گاه بر اثر قصور و گاه بدون اختیار دامان انسان را مىگیرد به همین منظور امام مىفرماید: تمام کسانى که مفتون هستند سزاوار سرزنش نیستند.