جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شرح و تفسیر: سرزنش گرفتاران چرا؟

زمان مطالعه: 2 دقیقه

امام علیه السلام در این کلام نورانى‏اش مى‏فرماید: «هر شخص گرفتارى را نمى‏توان سرزنش کرد (چه بسا بى‏تقصیر باشد)»؛ (مَا کُلُّ مَفْتُونٍ یُعَاتَبُ)

سرچشمه گرفتارى‏ها و مشکلات و مصائبى که دامن‏گیر انسان مى‏شود کاملًا مختلف است؛ گاه نتیجه مستقیم اعمال انسان است که بر اثر ندانم‏کارى‏ها، سستى‏ها، تنبلى‏ها و استفاده نکردن به موقع از فرصت‏ها دامان او را گرفته است. به یقین چنین شخصى درخور سرزنش است؛ ولى گاه مى‏شود که این مشکلات کفاره گناهان انسان است و خداوند مى‏خواهد او را به این وسیله در دنیا پاک کند. چنین کسى گرچه به سبب گناهش درخور سرزنش است ولى چون مشمول لطف الهى شده سزاوار ملامت نیست و گاه سرچشمه آن آزمایش‏هاى الهى است که خدا مى‏خواهد با آن مشکل و گرفتارى بنده خود را پرورش دهد که همچون فولاد آبدیده در کوره حوادث مقاوم سازد و یا همچون طلاى ناخالصى را که به کوره مى‏برند تا خالص گردد او را خالص سازد در اینجا نیز جاى سرزنش نیست، بنابراین همه گرفتاران و بلا دیدگان را نمى‏توان سرزنش کرد و حتى در آنجایى که انسان خود سرچشمه آن گرفتارى باشد باز گاهى جاهل قاصر است و گاه مقصر؛ تنها اگر مقصر باشد در خور سرزنش است.

این سخن تفسیر دیگرى نیز دارد و آن این‏که «مفتون» از ماده «فتن» و «فتنه»

در اصل به معناى آزمایش کردن است؛ مثلا هنگامى که مى‏خواهند طلا را آزمایش کنند آن را به کوره مى‏برند تا وضع آن روشن شود و به همین جهت هر نوع فشار و گرفتارى و مشکلات و گمراهى به عنوان فتنه از آن یاد مى‏شود و مفتون در عبارت بالا به معناى فریب‏خورده باشد؛ همان‏گونه که درباره شخص گرفتار اشاره شد این حالت گاهى بر اثر تقصیر و گاه بر اثر قصور و گاه بدون اختیار دامان انسان را مى‏گیرد به همین منظور امام مى‏فرماید: تمام کسانى که مفتون هستند سزاوار سرزنش نیستند.