مىدانیم عبادات نیز مانند انسان، روح و جسمى دارند. امام علیه السلام در این کلام حکیمانهاش اشاره به عبادات بىروح و کمنتیجه یا بىنتیجه کرده مىفرماید: «چه بسیار روزهدارانى که از روزه خود جز گرسنگى و تشنگى بهرهاى نمىبرند و چه بسیار شب زنده دارانى که از قیام شبانه خود جز بىخوابى و خستگى ثمرهاى نمىگیرند. آفرین بر خواب هوشمندان و افطارشان»؛(کَمْ مِنْ صَائِمٍ لَیْسَ لَهُ مِنْ صِیَامِهِ إِلَّا الْجُوعُ وَالظَّمَأُ، وَکَمْ مِنْ قَائِمٍ لَیْسَ لَهُ مِنْ قِیَامِهِ إِلَّا السَّهَرُ وَالْعَنَاءُ، حَبَّذَا نَوْمُ الْأَکْیَاسِ وَإِفْطَارُهُمْ).
«سَهَر» (بر وزن سفر) به معناى شببیدارى و «عَناء» به معناى رنج و تعب است.
همانگونه که در بالا اشاره شد عبادات، ظاهرى دارد و باطنى یا صورتى و سیرتى؛ صورت عبادات افعالى است که در ظاهر باید انجام شود؛ ولى باطن آنها فلسفههاى تربیتى است که نتیجه آن قرب الى الله است. براى رسیدن به این نتایج قناعت به شکل عبادات کافى نیست بلکه توجه به آداب آن نیز لازم است.مثلًا در نماز اگر حضور قلب نباشد و انسان اذکار و افعال آن را در حالى بجا آورد که فکر او مشغول برنامههاى دنیاى مادى اوست به یقین از نتایج تربیتى آن که باز داشتن از گناه (نهى از فحشا و منکر) و قرب الى اللَّه(الصَّلاةُ قُرْبانُ کُلُّ تَقِىٍّ)(1)
و شستشوى دل از زنگار گناه است محروم خواهد ماند.
همچنین روزه برنامههاى ظاهرى مانند خوددارى از خوردنى و نوشیدنى و بعضى دیگر از لذات نفسانى دارد و فلسفهاى که عبارت از تقویت ایمان و اراده و مبارزه با هواى نفس و شیطان است که اگر آنها حاصل نشود نتیجه روزه که تقوا است: «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»(2)حاصل نمىگردد و انسان را از عذاب الهى باز نمىدارد و سپرى در برابر آتش نمىشود.
به همین دلیل در روایات اسلامى تأکید زیادى بر آداب نماز و روزه و سایر عبادات شده است تا عبادات افزون بر اسقاط تکلیف به درجه قبولى در نزد پرورگار برسد.
علاوه بر این، افعال و اعمال زشتى جزء موانع قبولى عبادت است؛ مانند غیبت کردن، نوشیدن مستکنندهها، استفاده از اموال حرام و امثال آن که سبب مىشود عبادات تا مدتى مقبول درگاه خدا نگردد. نیز یکى از مهمترین شرایط قبولى عبادات، پذیرش ولایت اهلبیت است که اگر نباشد عبادات به کلى بىروح و خالى از محتوا مىشود.
کلام حکیمانه فوق ناظر به تمام این امور نیز هست؛ کسانى هستند روزه مىگیرند؛ اما انواع گناهان را در حال روزه انجام مىدهند؛ ظلم مىکنند، مال مردم مىخورند، آبروى مسلمانان را مىریزند و با غیبت و تهمت افراد بىگناه را آزار مىدهند به یقین اینگونه اشخاص از روزه خود جز گرسنگى و تشنگى بهرهاى نمىبرند، چنانکه شب زنده دارانى هستند مانند خوارج که خون بىگناهان را مىریزند، با امام معصوم به مبارزه برمىخیزند و جنایات بىرحمانهاى مىکنند و با این حال شب تا به صبح نماز و قرآن مىخوانند. اینها هرگز بهرهاى از عبادات شبانه نخواهند برد.
منظور از «اکیاس» (جمع کیّس به معناى انسان با هوش است) تنها پرهیزگاران و افراد با معرفت و هوشمند به همه اسرار عبادات آگاهند و آداب آن را به کار مىبندند. آنها اگر چه روزه مستحبى به جا نیاورند و عبادات مستحب شبانه را انجام ندهند خواب و افطارشان از عبادات گروه اول بالاتر است؛ خواب و افطارى که به آنها براى اطاعت خالق و خدمت به خلق نیرو مىدهد.
1) کافى، ج 3، ص 265.
2) بقره، آیه 183.