جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شرح و تفسیر: دنیا تجارتخانه اولیاى خداست‏

زمان مطالعه: 5 دقیقه

امام علیه السلام در ادامه گفتار حکیمانه‏اى که در مورد دنیا در بخش پیشین داشت، در این بخش جنبه‏هاى مثبت دنیا را در هشت جمله برمى‏شمرد در چهار جمله نخست مى‏فرماید: «دنیا سراى صدق و راستى است براى آن کس که به راستى با آن رفتار کند و جایگاه عافیت است براى کسى که از آن چیزى بفهمد و سراى بى‏نیازى است براى آن کس که از آن توشه برگیرد و محلّ موعظه و اندرز است براى آن کس که از آن اندرز گیرد»؛(إِنَّ الدُّنْیَا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا، وَدَارُ عَافِیَةٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا، وَدَارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا، وَدَارُ مَوْعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا).

به این ترتیب، دنیا گرچه در نظر اول «دار الغرور» و «دار لهو و لعب» است ولى با دقت مى‏تواند به سراى عافیت و موعظه و برگرفتن زاد و توشه تبدیل شود و نردبان ترقى انسان براى قرب الى الله باشد و معراج مؤمن و مزرعه آخرت‏

گردد. همان‏گونه که در آیات و روایات به آن اشاره شده است و امام علیه السلام در خطبه 28 دنیا را به میدان تمرین و آمادگى براى مسابقه در میدان جهان دیگر تشبیه فرمود(أَلا وَإنَّ الْیَوْمَ الْمِضْمارُ وَغَداً السِّباقُ)و در خطبه 203 دستور مى‏دهد از این محل عبور براى قرارگاه اصلى خود توشه برگیرید(فَخُذوا مِنْ مَمَرِّکُمْ لِمَقَرّکُمْ).

درست است که دنیا در نظر ابتدایى دروغ‏گوست؛ ولى اگر کمى در حوادث آن دقت شود مى‏بینیم که راست‏گوست و واقعیت‏ها را برملا مى‏سازد و بانگ رحیل سر مى‏دهد.

صحیح است که دنیا سراى بیماردلان است؛ اما براى آنها که اهل فهم و درکند سراى تن‏درستى است.

درست است که دنیا در نظر ابتدایى دار فقر است و تمام سرمایه‏هاى وجود انسان را مى‏گیرد و تهى‏دست به زیر خاک مى‏فرستد؛ ولى براى آنان که آماده برگرفتن زاد و توشه‏اند دار غناست.

صحیح است که دنیا غافل کننده است؛ اما براى آنها که اهل پند و نصیحت‏اند دار موعظه است.

سپس امام علیه السلام به چهار وصف دیگر پرداخته مى‏فرماید: «دنیا مسجد دوستان خدا و نمازگاه فرشتگان پروردگار و محل نزول وحى الهى و تجارت خانه اولیاى الهى است»؛(مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللَّهِ، وَمُصَلَّى‏ مَلَائِکَةِ اللَّهِ، وَمَهْبِطُ وَحْیِ اللَّهِ، وَمَتْجَرُ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ).

امام علیه السلام در واقع در این عبارت کوتاه چهار نام بر دنیا نهاده که هر یک پیامى دارد. نام‏«مسجد»، «مصلى»، «مهبط وحى»و«تجارت‏خانه اولیاى حق»آیا ممکن است مسجد جایگاه بدى باشد و یا نمازخانه فرشتگان سزاوار نکوهش گردد؟ و آیا جایگاهى که وحى الهى بر آن نازل شده و تجارت‏خانه دوستان حق است جاى بدى است؟

تعبیر به تجارت‏خانه در واقع بر گرفته از آیه شریفه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِیکُمْ مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ» مى‏باشد.(1)

بعضى از شارحان نهج‏البلاغه‏«مُصَلَّى مَلَائِکَةِ اللَّهِ»را اشاره به سجده کردن فرشتگان براى آدم دانسته‏اند در حالى که دلیلى بر این تخصیص نیست؛ پیوسته جمعى از فرشتگان در حال سجود و جمعى در حال رکوع و مشغول نمازند و منحصر به زمان خاصى نیست و فرشتگان در همه جا هستند؛ در آسمان و در زمین و مخصوصاً در اماکن مقدسى همچون مکه و مدینه و بقاع معصومان علیهم السلام.

از مجموع این تعبیرات استفاده مى‏شود که دنیا موقعیت بسیار مهمى دارد براى آنان که از آن بهره گیرند؛ هم منزلگاهى است براى تهیه زاد و توشه، هم دانشگاهى است براى دروس اخلاقى و موعظه، هم محلى براى عبادت پروردگار و هم تجارت‏خانه‏اى است که انسان با سرمایه عمر وارد آن مى‏شود و در برابر این سرمایه مى‏تواند بهترین متاع‏ها را که همان قرب پروردگار و رضاى او و سعادت جاویدان است فراهم سازد.

از این رو امام در ادامه این سخن مى‏فرماید: «آنها در دنیا رحمت خدا را به دست آورده و بهشت را از آن سود بردند»؛(اکْتَسَبُوا فِیهَا الرَّحْمَةَ، وَرَبِحُوا فِیهَا الْجَنَّةَ).

سپس امام علیه السلام براى یک نتیجه‏گیرى به آغاز سخن باز مى‏گردد و مى‏فرماید: «با این حال (که براى تو شرح دادم) چه کسى دنیا را نکوهش مى‏کند در حالى که جدایى خود را اعلام داشته و فراق خود را با صداى بلند خبر داده و خبر از مرگ خود و اهلش داده است»؛(فَمَنْ ذَا یَذُمُّهَا وَقَدْ آذَنَتْ بِبَیْنِهَا، وَنَادَتْ بِفِرَاقِهَا، وَنَعَتْ نَفْسَهَا وَأَهْلَهَا).

امام علیه السلام بعد از این سه جمله که در پاسخ مذمت‏گویان فرموده با دو جمله‏

دیگر آن را تکمیل مى‏کند و مى‏فرماید: «دنیا با نمونه‏اى از بلاهایش بلاهاى آخرت را به آنها نشان داده و با صحنه‏هایى از سرور و خوشحالى‏اش به سرور آخرت متوجه ساخته است (در حالى که مى‏دانند نه بلاى آخرت قابل مقایسه با بلاى دنیا و نه سرور آخرت شایسته مقایسه با سرور دنیاست) و گاه مى‏بینند هنگام عصر در عافیت‏اند و صبح‏گاهان در مصیبت (و به این ترتیب) گاه تشویق مى‏کند و گاه مى‏ترساند و انسان را به خوف مى‏افکند و برحذر مى‏دارد»؛(فَمَثَّلَتْ لَهُمْ بِبَلَائِهَا الْبَلَاءَ، وَشَوَّقَتْهُمْ بِسُرُورِهَا إِلَى السُّرُورِ؟! رَاحَتْ بِعَافِیَةٍ، وَابْتَکَرَتْ بِفَجِیعَةٍ، تَرْغِیباً وَتَرْهِیباً وَتَخْوِیفاً وَتَحْذِیراً).

آرى، دنیا با زبان حال به روشنى ماهیت خود را که همان ناپایدارى و بى‏وفایى و بى‏اعتبارى است آشکار ساخته، حوادث زودگذر، از دست رفتن عزیزان، بیمارى‏هاى ناگهانى و بلاهاى زمینى و آسمانى همه اینها پیام‏هاى روشنى است که دنیا براى معرفى خود به اهلش مى‏فرستد. با این حال چگونه مى‏توان گفت دنیا فریبنده و غافل کننده است.

تعبیر به‏«مَثَّلَتْ لَهُمْ بِبَلائِهَا الْبَلاءَ»شبیه چیزى است که در آیه 21 سوره «سجده» آمده است: «وَلَنُذِیقَنَّهُمْ مِّنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَى دُونَ الْعَذَابِ الْأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»؛ به آنها از عذاب نزدیک (دنیا) پیش از عذاب بزرگ (آخرت) مى‏چشانیم، شاید باز گردند».

«راحَتْ» از ریشه «رَواح» به معناى عصرگاهان و «ابْتَکَرَتْ» از ماده «بکور» به معناى صبحگاهان، «فَجیعَة» حوادث وحشتناک و دردناک و واژه‏هاى «تَرْغیباً» و «تَرْهیباً» و «تَخْویفاً» و «تَحْذیراً» در واقع مفعول لاجله هستند.

بنابراین چشمى باز و گوشى شنوا مى‏خواهد تا تمام این پیام‏هاى بیدارگر را ببیند و بشنود به ویژه در عصر ما که حوادث سریع‏تر صورت مى‏گیرد و فاجعه‏ها شتاب بیشترى دارند؛ نمونه آن تصادف‏هاى مرگ‏آور اتومبیل‏ها و سقوط

هواپیماها و غرق شدن کشتى‏ها و بیمارى‏هاى واگیردار گسترده است، این پیام، پررنگ‏تر و شفاف‏تر است.

آن‏گاه امام علیه السلام در پایان این سخنانِ حکمت‏آمیز و فوق‏العاده بیدار کننده چنین نتیجه‏گیرى مى‏کند که «با این اوصاف، گروهى آن را در روز پشیمانى (روز قیامت) نکوهش مى‏کنند و گروه دیگرى در آن روز آن را مدح و ستایش مى‏نمایند؛ همان گروهى که دنیا به آنها تذکر داد و متذکر شدند و براى آنها (با زبان حال) سخن گفت و تصدیقش کردند و به آنان اندرز داد و اندرزش را پذیرا شدند»؛(فَذَمَّهَا رِجَالٌ غَدَاةَ النَّدَامَةِ، وَحَمِدَهَا آخَرُونَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ. ذَکَّرَتْهُمُ الدُّنْیَا فَتَذَکَّرُوا، وَحَدَّثَتْهُمْ فَصَدَّقُوا، وَوَعَظَتْهُمْ فَاتَّعَظُوا).

آرى هوى‏پرستان غافل در قیامت که آثار اعمال سوء خود را مى‏بینند سخت پشیمان مى‏شوند و زبان به مذمت دنیا مى‏گشایند ولى خردمندان بیدار زبان به ستایش آن مى‏گشایند که از آن تجارت‏خانه پرسود و مزرعه پربار بهترین بهره‏ها را گرفتند و با خود به عرصه قیامت آوردند.

از این جمله‏هاى اخیر نکته‏اى را که قبلا به آن اشاره کردیم بهتر مى‏توان دریافت که مذمت دنیا در بسیارى از کلمات معصومان علیهم السلام و حتى در آیات قرآن هیچ منافاتى به مدح و ستایش آن در این کلام پربار امیرمؤمنان علیه السلام ندارد. آنچه در نکوهش آن آمده ناظر به افراد کوتاه‏بین و غافل و بى‏خبر و آنچه در مدح آن آمده ناظر به آگاهان و خردمندان و عاقبت‏اندیشان است. مهم آن است که با کدام دیده به دنیا بنگریم. اگر با دیده مثبت بنگریم دنیا به راستى مزرعه آخرت است و اگر با دیده منفى نگاه کنیم دنیا سراى غرور و غفلت و بى‏خبرى و نکبت است.


1) سوره صف، آیه 10.