امام علیه السلام در ادامه گفتار حکیمانهاى که در مورد دنیا در بخش پیشین داشت، در این بخش جنبههاى مثبت دنیا را در هشت جمله برمىشمرد در چهار جمله نخست مىفرماید: «دنیا سراى صدق و راستى است براى آن کس که به راستى با آن رفتار کند و جایگاه عافیت است براى کسى که از آن چیزى بفهمد و سراى بىنیازى است براى آن کس که از آن توشه برگیرد و محلّ موعظه و اندرز است براى آن کس که از آن اندرز گیرد»؛(إِنَّ الدُّنْیَا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا، وَدَارُ عَافِیَةٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا، وَدَارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا، وَدَارُ مَوْعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا).
به این ترتیب، دنیا گرچه در نظر اول «دار الغرور» و «دار لهو و لعب» است ولى با دقت مىتواند به سراى عافیت و موعظه و برگرفتن زاد و توشه تبدیل شود و نردبان ترقى انسان براى قرب الى الله باشد و معراج مؤمن و مزرعه آخرت
گردد. همانگونه که در آیات و روایات به آن اشاره شده است و امام علیه السلام در خطبه 28 دنیا را به میدان تمرین و آمادگى براى مسابقه در میدان جهان دیگر تشبیه فرمود(أَلا وَإنَّ الْیَوْمَ الْمِضْمارُ وَغَداً السِّباقُ)و در خطبه 203 دستور مىدهد از این محل عبور براى قرارگاه اصلى خود توشه برگیرید(فَخُذوا مِنْ مَمَرِّکُمْ لِمَقَرّکُمْ).
درست است که دنیا در نظر ابتدایى دروغگوست؛ ولى اگر کمى در حوادث آن دقت شود مىبینیم که راستگوست و واقعیتها را برملا مىسازد و بانگ رحیل سر مىدهد.
صحیح است که دنیا سراى بیماردلان است؛ اما براى آنها که اهل فهم و درکند سراى تندرستى است.
درست است که دنیا در نظر ابتدایى دار فقر است و تمام سرمایههاى وجود انسان را مىگیرد و تهىدست به زیر خاک مىفرستد؛ ولى براى آنان که آماده برگرفتن زاد و توشهاند دار غناست.
صحیح است که دنیا غافل کننده است؛ اما براى آنها که اهل پند و نصیحتاند دار موعظه است.
سپس امام علیه السلام به چهار وصف دیگر پرداخته مىفرماید: «دنیا مسجد دوستان خدا و نمازگاه فرشتگان پروردگار و محل نزول وحى الهى و تجارت خانه اولیاى الهى است»؛(مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللَّهِ، وَمُصَلَّى مَلَائِکَةِ اللَّهِ، وَمَهْبِطُ وَحْیِ اللَّهِ، وَمَتْجَرُ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ).
امام علیه السلام در واقع در این عبارت کوتاه چهار نام بر دنیا نهاده که هر یک پیامى دارد. نام«مسجد»، «مصلى»، «مهبط وحى»و«تجارتخانه اولیاى حق»آیا ممکن است مسجد جایگاه بدى باشد و یا نمازخانه فرشتگان سزاوار نکوهش گردد؟ و آیا جایگاهى که وحى الهى بر آن نازل شده و تجارتخانه دوستان حق است جاى بدى است؟
تعبیر به تجارتخانه در واقع بر گرفته از آیه شریفه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِیکُمْ مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ» مىباشد.(1)
بعضى از شارحان نهجالبلاغه«مُصَلَّى مَلَائِکَةِ اللَّهِ»را اشاره به سجده کردن فرشتگان براى آدم دانستهاند در حالى که دلیلى بر این تخصیص نیست؛ پیوسته جمعى از فرشتگان در حال سجود و جمعى در حال رکوع و مشغول نمازند و منحصر به زمان خاصى نیست و فرشتگان در همه جا هستند؛ در آسمان و در زمین و مخصوصاً در اماکن مقدسى همچون مکه و مدینه و بقاع معصومان علیهم السلام.
از مجموع این تعبیرات استفاده مىشود که دنیا موقعیت بسیار مهمى دارد براى آنان که از آن بهره گیرند؛ هم منزلگاهى است براى تهیه زاد و توشه، هم دانشگاهى است براى دروس اخلاقى و موعظه، هم محلى براى عبادت پروردگار و هم تجارتخانهاى است که انسان با سرمایه عمر وارد آن مىشود و در برابر این سرمایه مىتواند بهترین متاعها را که همان قرب پروردگار و رضاى او و سعادت جاویدان است فراهم سازد.
از این رو امام در ادامه این سخن مىفرماید: «آنها در دنیا رحمت خدا را به دست آورده و بهشت را از آن سود بردند»؛(اکْتَسَبُوا فِیهَا الرَّحْمَةَ، وَرَبِحُوا فِیهَا الْجَنَّةَ).
سپس امام علیه السلام براى یک نتیجهگیرى به آغاز سخن باز مىگردد و مىفرماید: «با این حال (که براى تو شرح دادم) چه کسى دنیا را نکوهش مىکند در حالى که جدایى خود را اعلام داشته و فراق خود را با صداى بلند خبر داده و خبر از مرگ خود و اهلش داده است»؛(فَمَنْ ذَا یَذُمُّهَا وَقَدْ آذَنَتْ بِبَیْنِهَا، وَنَادَتْ بِفِرَاقِهَا، وَنَعَتْ نَفْسَهَا وَأَهْلَهَا).
امام علیه السلام بعد از این سه جمله که در پاسخ مذمتگویان فرموده با دو جمله
دیگر آن را تکمیل مىکند و مىفرماید: «دنیا با نمونهاى از بلاهایش بلاهاى آخرت را به آنها نشان داده و با صحنههایى از سرور و خوشحالىاش به سرور آخرت متوجه ساخته است (در حالى که مىدانند نه بلاى آخرت قابل مقایسه با بلاى دنیا و نه سرور آخرت شایسته مقایسه با سرور دنیاست) و گاه مىبینند هنگام عصر در عافیتاند و صبحگاهان در مصیبت (و به این ترتیب) گاه تشویق مىکند و گاه مىترساند و انسان را به خوف مىافکند و برحذر مىدارد»؛(فَمَثَّلَتْ لَهُمْ بِبَلَائِهَا الْبَلَاءَ، وَشَوَّقَتْهُمْ بِسُرُورِهَا إِلَى السُّرُورِ؟! رَاحَتْ بِعَافِیَةٍ، وَابْتَکَرَتْ بِفَجِیعَةٍ، تَرْغِیباً وَتَرْهِیباً وَتَخْوِیفاً وَتَحْذِیراً).
آرى، دنیا با زبان حال به روشنى ماهیت خود را که همان ناپایدارى و بىوفایى و بىاعتبارى است آشکار ساخته، حوادث زودگذر، از دست رفتن عزیزان، بیمارىهاى ناگهانى و بلاهاى زمینى و آسمانى همه اینها پیامهاى روشنى است که دنیا براى معرفى خود به اهلش مىفرستد. با این حال چگونه مىتوان گفت دنیا فریبنده و غافل کننده است.
تعبیر به«مَثَّلَتْ لَهُمْ بِبَلائِهَا الْبَلاءَ»شبیه چیزى است که در آیه 21 سوره «سجده» آمده است: «وَلَنُذِیقَنَّهُمْ مِّنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَى دُونَ الْعَذَابِ الْأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»؛ به آنها از عذاب نزدیک (دنیا) پیش از عذاب بزرگ (آخرت) مىچشانیم، شاید باز گردند».
«راحَتْ» از ریشه «رَواح» به معناى عصرگاهان و «ابْتَکَرَتْ» از ماده «بکور» به معناى صبحگاهان، «فَجیعَة» حوادث وحشتناک و دردناک و واژههاى «تَرْغیباً» و «تَرْهیباً» و «تَخْویفاً» و «تَحْذیراً» در واقع مفعول لاجله هستند.
بنابراین چشمى باز و گوشى شنوا مىخواهد تا تمام این پیامهاى بیدارگر را ببیند و بشنود به ویژه در عصر ما که حوادث سریعتر صورت مىگیرد و فاجعهها شتاب بیشترى دارند؛ نمونه آن تصادفهاى مرگآور اتومبیلها و سقوط
هواپیماها و غرق شدن کشتىها و بیمارىهاى واگیردار گسترده است، این پیام، پررنگتر و شفافتر است.
آنگاه امام علیه السلام در پایان این سخنانِ حکمتآمیز و فوقالعاده بیدار کننده چنین نتیجهگیرى مىکند که «با این اوصاف، گروهى آن را در روز پشیمانى (روز قیامت) نکوهش مىکنند و گروه دیگرى در آن روز آن را مدح و ستایش مىنمایند؛ همان گروهى که دنیا به آنها تذکر داد و متذکر شدند و براى آنها (با زبان حال) سخن گفت و تصدیقش کردند و به آنان اندرز داد و اندرزش را پذیرا شدند»؛(فَذَمَّهَا رِجَالٌ غَدَاةَ النَّدَامَةِ، وَحَمِدَهَا آخَرُونَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ. ذَکَّرَتْهُمُ الدُّنْیَا فَتَذَکَّرُوا، وَحَدَّثَتْهُمْ فَصَدَّقُوا، وَوَعَظَتْهُمْ فَاتَّعَظُوا).
آرى هوىپرستان غافل در قیامت که آثار اعمال سوء خود را مىبینند سخت پشیمان مىشوند و زبان به مذمت دنیا مىگشایند ولى خردمندان بیدار زبان به ستایش آن مىگشایند که از آن تجارتخانه پرسود و مزرعه پربار بهترین بهرهها را گرفتند و با خود به عرصه قیامت آوردند.
از این جملههاى اخیر نکتهاى را که قبلا به آن اشاره کردیم بهتر مىتوان دریافت که مذمت دنیا در بسیارى از کلمات معصومان علیهم السلام و حتى در آیات قرآن هیچ منافاتى به مدح و ستایش آن در این کلام پربار امیرمؤمنان علیه السلام ندارد. آنچه در نکوهش آن آمده ناظر به افراد کوتاهبین و غافل و بىخبر و آنچه در مدح آن آمده ناظر به آگاهان و خردمندان و عاقبتاندیشان است. مهم آن است که با کدام دیده به دنیا بنگریم. اگر با دیده مثبت بنگریم دنیا به راستى مزرعه آخرت است و اگر با دیده منفى نگاه کنیم دنیا سراى غرور و غفلت و بىخبرى و نکبت است.
1) سوره صف، آیه 10.