آنچه در این کلام گهربار آمده است شبیه چیزى است که در کلام قبل آمد؛ اما به تعبیر و به شکل دیگر.
امام علیه السلام براى اینکه نامحدود بودن منبع علم را روشن سازد تشبیه زیبایى کرده مىفرماید: «علم و دانش گمشده مؤمن است، بنابراین دانش را بگیر، هرچند از اهل نفاق باشد»؛ (الْحِکْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ، فَخُذِ الْحِکْمَةَ وَلَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ).
روشن است هرگاه انسان گمشده پرارزشى داشته باشد دائماً به دنبال آن مىگردد و آن را نزد هرکس ببیند از او مىگیرد؛ خواه آن شخص مؤمن باشد یا کافر، منافق باشد یا مشرک، نیکوکار باشد یا بدکار. این سخن در واقع نشان مىدهد که صاحبان اصلى علم ودانش افراد باایمان اند و منافقان و فاسدان غاصبانه از آن استفاده مىکنند و چه بسا آن را وسیلهاى براى رسیدن به اهداف سوء خود قرار مىدهند، بنابراین، صاحب حقیقى آن که مؤمنان اند هر جا که آن را بیابند به آن سزاوارترند.
شبیه چیزى که به صورت گستردهتر در قرآن مجید آمده است؛ در سوره «اعراف»، آیه 32 مىخوانیم: ««قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَالطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا خالِصَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ
لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ»؛ بگو چه کسى زینتهاى الهى را که براى بندگان خود آفریده و (همچنین) روزىهاى پاکیزه را حرام کرده است. بگو اینها در زندگى دنیا از آن کسانى است که ایمان آوردهاند (هرچند دیگران نیز از آن استفاده مىکنند ولى) در قیامت خالص براى مؤمنان خواهد بود. اینگونه آیات خود را براى کسانى که آگاهند شرح مىدهیم».
گرچه آیه ناظر به مواهب مادى است؛ ولى مواهب معنوى را به طور مسلم شامل مىشود.
در شرح نهجالبلاغه ابن ابىالحدید آمده است که روزى «حجاج» خطبه خواند و در ضمن آن گفت: «إنَّ اللَّهَ أمَرَنا بِطَلَبِ الْآخِرَةِ وَکَفانا مَؤنَةَ الدُّنْیا فَلْیَتَنا کُفینا مَؤنَةُ الْآخِرَةِ وَأُمرْنا بِطَلَبِ الدُّنْیا؛ خداوند ما را به طلب آخرت دستور داده و روزى دنیوى ما را ضمانت کرده. اى کاش آخرت را براى ما تضمین مىکرد و ما مأمور به طلب دنیا بودیم». حسن بصرى این سخن را شنید و گفت: «هذهِ ضالَّةُ الْمؤمِنْ خَرَجَتْ مِنْ قَلْبِ الْمُنافِقِ؛ این همان گمشده مؤمن است که از قلب منافقى خارج شده است».(1)
1) شرح نهجالبلاغه ابن ابىالحدید، ج 18، ص 229.