جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شرح و تفسیر: توازن صبر و معصیت‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه به دو نکته اشاره مى‏کند. نخست توازن در میان صبر و مصیبت و سپس بر باد رفتن اجر انسان به خاطر بى‏تابى و جزع.مى‏فرماید: «صبر و شکیبایى به اندازه مصیبت نازل مى‏شود و کسى که دستش را (به عنوان بى‏تابى و ناشکرى) به هنگام مصیبت بر زانو زند اجر او ضایع مى‏گردد (و پاداشى در برابر مصیبت نخواهد داشت)»؛(یَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِیبَةِ، وَمَنْ ضَرَبَ یَدَهُ عَلَى فَخِذِهِ عِنْدَ مُصِیبَتِهِ حَبِطَ عَمَلُهُ).

شک نیست که در زندگى دنیا همیشه مشکلاتى بوده و خواهد بود. این طبیعت حیات دنیاست؛ ولى خداوندى که انسان را براى زندگى در این جهان آفریده نیروهایى در وجود او براى مقابله با مشکلات خلق کرده از جمله صبر و تحملى است که به انسان داده تا بتواند مصائب را برتابد. گاه دیده‏ایم مادرى که فرزند عزیزش را در جوانى از دست مى‏دهد، لحظات اول چنان بى‏تابى مى‏کند که گویى مى‏خواهد جان به جان‏آفرین تسلیم نماید؛ اما ساعات یا ایامى مى‏گذرد، کم کم آرامش بر وجود او مسلط مى‏شود؛ گویى نیرویى از درون او مى‏جوشد و با آن مصیبت بزرگ به مبارزه بر مى‏خیزد و تدریجاً آن را مهار مى‏کند و هر قدر مصیبت سنگین‏تر باشد این نیروى مقاومت که نامش صبر و شکیبایى است قوى‏تر است. البته افرادى هم پیدا مى‏شوند که بر خلاف این اصل کلى رشته صبر

را از دست مى‏دهند؛ یا دست به خودکشى مى‏زنند و یا مرگ ناگهانى به زندگى آنها پایان مى‏دهد.

این بیان امام علیه السلام در واقع مایه تسلى خاطر براى تمام مصیبت‏دیدگان است که وقتى با مصیبت روبرو مى‏شوند بى‏تابى نکنند و بدانند خدا صبر لازم را به آن‏ها مرحمت خواهد کرد.

بعضى از مفسران نهج‏البلاغه تفسیرى براى این جمله ذکر کرده‏اند که به ظاهر مراد امام علیه السلام نیست و آن این‏که تلخى صبر همیشه به اندازه تلخى مصیبت است و این خود واقعیتى است.(1)

اما این‏که امام علیه السلام مى‏فرماید: کسى که دست خود را به هنگام مصیبت به زانو بزند اجر او ضایع مى‏گردد به سبب چیزى است که در روایات اسلامى آمده است که اگر انسان در مقابل مصیبت صبور و شکور باشد خداوند به او پاداش مى‏دهد و اگر ناشکرى و بى‏تابى و جزع کند اجر و پاداشى نخواهد داشت، چنان‏که در ضمن حکمت 291 خواهد آمد که امام علیه السلام به هنگام تسلیت به «اشعث بن قیس» درباره مرگ فرزندش فرمود:«إنْ صَبَرْتَ جَرى‏ عَلَیْکَ الْقَدَرُ وَأنْتَ مَأْجوُرٌ، وَانْ جَزِعْتَ جَرى‏ عَلَیْکَ الْقَدَرُ وَأنْتَ مَأْزورٌ؛ اگر صبر کنى مقدّرات انجام مى‏شود و تو اجر و پاداش خواهى داشت و اگر بى‏تابى کنى باز هم مقدّرات انجام مى‏شود و تو گناه‏کار خواهى بود». این مطلب در بحارالانوار نیز با اندک تفاوتى از امام امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده است.(2)

البته گریه و عزادارى براى مرگ عزیزان در اسلام ممنوع نیست، زیرا سرچشمه‏هاى عاطفى دارد و اسلام هرگز با عواطف مردم مبارزه نکرده است.آنچه ممنوع است بى‏تابى و اظهار ناشکرى و حرکات و سخنانى است که دلیل بر

شکایت از تقدیرات الهى باشد. حدیث معروف پیامبر صلى الله علیه و آله که به هنگام وفات فرزندش ابراهیم در کتب مختلف نقل شده نیز اشاره به همین معناست؛ هنگامى که خبر وفات فرزند به او رسید اشک در چشمان حضرت حلقه زد و سرازیر شد. شاید بعضى به آن حضرت ایراد کردند، فرمود:«تَدْمَعُ الْعَیْنُ وَیَحْزَنُ الْقَلْبُ وَلا نَقُولُ ما یُسْخَطُ الرَّبُ‏؛ چشم مى‏گرید و قلب محزون مى‏شود اما چیزى که موجب خشم خدا شود نمى‏گویم».(3)


1) فى ظلال نهج‏البلاغه، ج 4، ص 309 ذیل حکمت مورد بحث.

2) بحارالانوار، ج 68، ص 92.

3) کافى، ج 3، ص 262، ح 45؛ طبقات کبرى، ج 1، ص 114.