امام علیه السلام در این کلام نورانىاش به فلسفه و آثار چند حکم از احکام مهم الهى اشاره فرموده که به صورت بسیار گستردهتر در حکمت 252 نیز آمده است.مىفرماید: «نماز موجب تقرب هر پرهیزگار و حج جهاد هر ضعیف است و براى هر چیز زکاتى است و زکات بدن روزه است و جهاد زن شوهردارى شایسته اوست»؛(الصَّلَاةُ قُرْبَانُ کُلِّ تَقِیٍّ، وَالْحَجُّ جِهَادُ کُلِّ ضَعِیفٍ. وَلِکُلِّ شَیْءٍ زَکَاةٌ، وَزَکَاةُ الْبَدَنِ الصِّیَامُ، وَجِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ).
شک نیست که نماز بهترین وسیله تقرب به پروردگار است که از آن در روایات به معراج مؤمن تعبیر شده است(1) که تعبیرى بسیار گویا و رسا در تأثیر نماز براى قرب الى الله است؛ ولى امام علیه السلام شرط آن را تقوا شمرده تقوایى که سبب مىشود انسان با بال و پر نماز به آسمانها و ملکوت پروردگار پرواز کند.همانگونه که در قرآن مجید در داستان قربانى فرزندان آدم علیه السلام آمده است: «إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ»؛ خداوند تنها، (قربانى را) از پرهیزگاران مىپذیرد».(2)
«قربان» به چیزى گفته مىشود که به وسیله آن تقرب مىجویند؛ خواه این وسیله، عبادتى از عبادات مانند نماز و روزه و حج باشد یا گوسفندان و سایر
حیوانات قربانى یا صدقهاى در راه خدا. بعضى گفتهاند «قربان» مصدر از ماده «قُرب» است ولى با توجه به اینکه در محل کلام ما معناى وصفى دارد (چیزى که مایه قرب مىشود) باید پذیرفت که مصدرى است که به معناى وصفى به کار رفته است.
اما اینکه در مورد حج آن را جهاد هر ضعیفى شمرده ازاینرو است که حج هم جهاد با نفس است و هم آثار جهاد با دشمن را دارد، زیرا مایه وحدت میان مسلمانان و اتحاد صفوف آنها مىشود و پشت دشمن را مىلرزاند، بنابراین افرادى که توان حضور در میدان جهاد با دشمن را ندارند با حضور در مناسک حج به بخشى از فلسفه جهاد با دشمن فعلیت مىبخشند و حتى جوانانى که در حج شرکت مىکنند با تحمل مشقات حج و گاه پیادهروىهاى طولانى و محرومیت از خواب و استراحت، براى میدان جهاد تمرین مىکنند.
امام در مورد روزه مىفرماید: زکات بدن است، زیرا روزه چیزى از بدن مىکاهد؛ ولى بر برکات آن مىافزاید همانگونه که زکات مال ظاهرا چیزى از آن مىکاهد؛ اما برکات غیر قابل انکارى دارد. در جهان نباتات نیز این موضوع در مورد بسیارى از درختان عملى مىشود که شاخههاى زیادى از آن را مىبرند ولى بعداً درخت نمو فوقالعادهاى پیدا مىکند.
به گفته شاعر:
زکات مال به در کن که شاخه رَز(3) را
چون باغبان ببُرد بیشتر دهد انگور!
امام علیه السلام مىفرماید: جهاد زن شوهردارى شایسته است به سبب آن که در میدان جهاد مشکلات فراوانى است: هم بذل مال است (در زمانى که مجاهدان هزینههاى خود را از سلاح و مرکب و غذا مىپرداختند) و هم بذل جان و هم
جدایى از زن و فرزند و بستگان و در بسیارى از موارد، جراحات سخت جسمى.زنها نیز هنگامى که در برابر مشکلات خانهدارى و گاه اعتراضات و زخم زبانهاى شوهر قرار مىگیرند اگر تحمل و بردبارى نشان دهند جهاد مهمى را انجام دادهاند.
«اصبغ بن نباته» که از یاران خاص على علیه السلام است از آن حضرت نقل مىکند که فرمود:«کَتَبَ اللَّهُ الْجِهادَ عَلَى الرِّجالِ وَالنِّساءِ فَجِهادُ الرَّجُلِ بَذْلُ مالِهِ وَنَفْسِهِ حَتّى یُقْتَلَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَجِهادُ الْمَرْأَةِ أنْ تَصْبِرَ عَلى ما رَأى مِنْ أذى زَوْجِها وَغَیْرَتِهِ؛خداوند جهاد را بر مردان و زنان واجب کرده است. جهاد مرد در این است که مال و جان خود را انفاق کند تا آنجا که در راه خدا شهید شود و جهاد زن در این است که در برابر آزارى که از شوهرش مىبیند و در برابر تعصبها و حساسیتهاى او صبر پیشه کند».(4)
در حدیث دیگرى که در کتاب در المنثورِ «سیوطى» آمده است مىخوانیم که «اسماء» از طائفه انصار نزد پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله آمد در حالى که پیامبر در میان اصحابش نشسته بود. عرض کرد: پدر و مادرم به قربانت باد من به عنوان نماینده زنان خدمت شما آمدهام. جانم به فدایت باد بدان هیچ زنى در شرق و غرب نیست که آمدن مرا نزد تو شنیده باشد مگر اینکه او هم همین رأى و نظر مرا دارد. خداوند تو را به حق به سوى مردان و زنان مبعوث کرده ما به تو و خدایى که تو را فرستاده ایمان آوردهایم؛ ولى ما زنان در حقیقت در محاصره و گرفتار محرومیتهایى هستیم: باید در خانه بنشینیم و خواستههاى مردان را به جاى آوریم، فرزندان شما را متولد مىسازیم و شما گروه مردان بر ما برترى پیدا کردهاید در جمعه و جماعات و عیادت بیماران و تشییع جنازه و حج بعد از حج و از همه اینها بالاتر جهاد در راه خداست. هنگامى که یکى از شما به عنوان حج
یا عمره یا شرکت در جهاد خارج مىشود ما اموالتان را حفظ مىکنیم، براى شما لباس مىبافیم و اولاد شما را پرورش مىدهیم. اى رسول خدا! در چه پاداشى با شما شریک هستیم؟
پیغمبر صلى الله علیه و آله با تمام صورت به سوى اصحابش برگشت سپس فرمود: سخن این زن را شنیدید؟ هرگز بهتر از این سؤال در امر دین از کسى شنیدهاید؟ همگى عرض کردند: اى رسول خدا! ما باور نمىکردیم زنى به چنین مطالبى برسد (و چنین سخن بگوید) آنگاه پیغمبر صلى الله علیه و آله رو به او کرد و فرمود:«انْصَرِفی أیَّتُهَا الْمَرْاةَ وَأعْلَمِی مَنْ خَلْفَکَ مِنَ النِّساءِ أنَّ حُسْنَ تَبَعُّلِ إحداکُنَّ لِزَوْجِها وَطَلَبَها مَرْضاتَهُ وَاتِّباعَها مُوافَقَتَهُ یَعْدِلُ ذلِکَ کُلِّهِ؛ بانو برگرد و به زنانى که پشت سر تو هستند (و از طرف آنها آمدهاى) اعلام کن که شوهردارى یکى از شما به صورت شایسته و به دست آوردن خشنودى او و پیروى از موافقتش معادل تمام این اعمال خیر است».
«فَأدْبَرَتِ الْمَرْأَةُ وَهِىَ تُهَلِّلُ وَتُکَبِّرُ اسْتِبْشاراً؛ آن زن باز گشت و از روى شادى تکبیر و لا اله الا الله مىگفت».(5)
1) مستدرک سفینة البحار، ج 6، ص 343.
2) مائده، آیه 27.
3) «رز» به معناى درخت انگور است.
4) کافى، ج 5، ص 9، ح 1.
5) در المنثور، ج 2، ص 153 ذیل آیه 34 سوره نساء.