جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شرح و تفسیر: بلاى فقر!

زمان مطالعه: 2 دقیقه

امام علیه السلام در این گفتار کوتاه و حکیمانه به آثار زیانبار فقر و تهى دسته اشاره کرده مى‏فرماید: «فقر مرگ بزرگ‏تر است»؛(الْفَقْرُ الْمَوْتُ الْأَکْبَرُ).

در مورد نکوهش فقر در همین کلمات قصار تعبیرات متعددى دیده مى‏شود؛ از جمله در حکمت 3 آمده بود:«وَالْفَقْرُ یُخْرِسُ الْفَطِینَ عَنْ حُجَّتِهِ‏؛ فقر، انسان هوشمند را از بیان دلیل و حجت خود گنگ مى‏سازد». و در حکمت 56 آمده بود:«وَالْفَقْرُ فِى الْوَطَنِ غُرْبَةٌ؛ فقیر حتى در وطنش غریب است». و در حکمت 319 مى‏خوانیم:«فَإنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدّینِ! مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ، دَاعِیَةٌ لِلْمَقْتِ‏؛ فقر سبب نقصان دین و مشوش شدن عقل و جلب کینه مى‏گردد». و در حکمت 372 آمده است:«إذا بَخِلَ الْغَنِىُّ بِمَعْرُوفِهِ باعَ الْفَقیرُ آخِرَتَهُ بِدُنْیاهُ‏؛ هرگاه اغنیا از کمک به دیگران بخل بورزند فقرا آخرت خود را به دنیایشان مى‏فروشند».

از مجموع این کلمات حکیمانه با سایر روایاتى که از رسول خدا و ائمه هدى علیهم السلام به ما رسیده به خوبى استفاده مى‏شود که اسلام براى مسئله فقرزدایى اهمیت بسیار قائل است.

در حدیث معروف رسول اکرم صلى الله علیه و آله که در کتاب کافى آمده است مى‏خوانیم:«کادَ الْفَقْرُ أنْ یَکُونَ کُفْراً؛ نزدیک است که فقر انسان را به مرحله کفر برساند».(1)

دلیل همه این است که فقر زمینه انواع انحرافات عقیدتى و اخلاقى را به ویژه در وجود افراد کم‏ظرفیت فراهم مى‏سازد. بسیار دیده شده است که افراد فقیر کلمات کفرآمیز بر زبان جارى مى‏کنند و هنگامى که زن و فرزند خود را گرسنه مى‏بینند دست به هر کارى مى‏زنند، قوانین اجتماعى را مى‏شکنند، آداب و اخلاق انسانى را به فراموشى مى‏سپارند و براى رفع فقر خود هر کارى را مجاز مى‏شمارند و اگر شخص فقیر کم‏ظرفیت واقعا کافر نشود، به مرز کفر نزدیک مى‏گردد و حداقل رضایت به قضاى الهى را از دست مى‏دهد.

این احتمال نیز مى‏رود که مراد از کفر، کفر عملى باشد که همان آلوده شدن به انواع معصیت‏هاست.

تعبیر به‏«الْمَوْتُ الْأَکْبَرُ؛ مرگ بزرگ‏تر» اشاره به این است که انسان به هنگام مرگ حداقل از مشکلات این جهان آسوده مى‏شود در حالى که فقیرى که با فقر دست و پنجه نرم مى‏کند گویى پیوسته در حال جان دادن است.

بنابراین همان‏گونه که ما به هنگام بیمارى و تهدید به مرگِ جسمانى به دنبال طبیب و درمان به هر سو مى‏رویم، به هنگامى که فقر دامان فرد یا جامعه را مى‏گیرد نیز باید براى نجات از آن تلاش و کوشش کنیم.


1) کافى، ج 2، ص 307، ح 4 و کنزالعمّال، ح 16682.