جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شرح و تفسیر: بلاى عُجب‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

امام علیه السلام در این سخن کوتاه و پرمحتوا به نکته مهمى اشاره مى‏فرماید که در سیر و سلوک انسان به سوى خدا بسیار تأثیرگذار است. مى‏فرماید: «کار بدى که تو را ناراحت (و پشیمان) مى‏سازد نزد خدا بهتر است از کار نیکى که تو را مغرور مى‏کند»؛(سَیِّئَةٌ تَسُوءُکَ خَیْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُکَ).

دلیل آن روشن است، زیرا انسان معصیت‏کارى که از عمل زشت خود ناراحت مى‏شود به سوى پشیمانى و توبه و جبران آن گام بر مى‏دارد حال آنکه آن‏کس که از کار نیک خود مغرور مى‏گردد گامى به سوى ریاکارى بر مى‏دارد.توبه آثار شوم آن معصیت را مى‏شوید در حالى که غرور عُجب و ریا از کارهاى نیک، انسان را به پرتگاه گناهان کبیره مى‏کشاند.

در حدیثى از پیغمبر اکرم مى‏خوانیم:«مَنْ رَأى أنَّهُ مُسى‏ءٌ فَهُوَ مُحْسِنٌ؛کسى که خود را بدکار مى‏داند او نیکوکار است».(1)

به گفته مرحوم مغنیه در فى ظلال نهج‏البلاغه عکس این مطلب نیز صادق است و آن اینکه گفته شود «مَنْ رَاى‏ إنَّهُ مُحْسِنٌ فَهُوَ مَسى‏ءٌ؛ کسى که خود را نیکوکار بداند بدکار است» زیرا عُجب و غرور احسانش را تباه کرده و چه بسا سخنانى که ایمان را نیز از اساس متزلزل سازد.(2)

در حدیثى از امام صادق علیه السلام مى‏خوانیم که فرمود: «خداوند متعال به داود وحى فرستاد: «بَشِّرِ الْمُذْنِبینَ وَانْذُرِ الصِّدیقینَ؛ گنهگاران را بشارت ده و صدیقین (والا مقام) را بیم ده» (داود تعجب کرد و) عرض کرد: اى پروردگار چگونه چنین چیزى ممکن است؟ خداوند فرمود: گنهکاران (پشیمان و نادم) را بشارت ده که من توبه آنها را مى‏پذیرم و از گناهانشان صرف نظر مى‏کنم و صدیقین را بیم ده که از اعمالشان عُجب به خود راه ندهند».(3)

در حدیث دیگرى از آن حضرت چنین آمده است که مى‏فرماید: دو نفر وارد مسجد شدند یکى عابد بود و دیگرى فاسق اما هنگامى که از مسجد خارج مى‏شدند فاسق، جزء صدیقان شده بود و عابد از فاسقان. سپس فرمود: این بدان رو است که چون عابد وارد مسجد شد به عبادت خود مى‏بالید و در این فکر بود و فاسق هنگامى که وارد شد فکرش در پشیمانى بود و پیوسته از گناهان خویش استغفار مى‏کرد.(4)

این سخن را با حدیث دیگرى از رسول خدا صلى الله علیه و آله پایان مى‏دهیم: خداوند به آن حضرت وحى فرستاد که بعضى از بندگان من در مسیر عبادت تلاش مى‏کند و شب از خواب خوش و بستر لذت‏بخش بر مى‏خیزد و مشغول عبادت مى‏شود و خود را در عبادت من به سختى و تعب مى‏اندازد. گاه من او را یک شب یا دو شب گرفتار خواب مى‏کنم تا در مسیر صحیح گام بردارد، زیرا هنگامى که به خواب مى‏رود و صبح بیدار مى‏شود نسبت به خود خشمگین است و خود را سرزنش مى‏کند و اگر او را در آنچه از عبادت من مى‏خواهد آزاد بگذارم، چه بسا عُجب و خودپسندى به او عارض شود و از این راه حالتى به او دست دهد که هلاکش در آن است.(5)


1) شرح نهج‏البلاغه ابن ابى‏الحدید، ج 20، ص 317، ح 641.

2) فى ظلال، ج 4، ص 245.

3) کافى، ج 2، ص 314، ح 8.

4) همان، ح 6.

5) همان، ص 60، ح 4.