جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شرح و تفسیر: با چنین کسى شریک شوید

زمان مطالعه: 2 دقیقه

امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه به یکى از طرق تحصیل غنا اشاره کرده مى‏فرماید: «با کسى که روزى به او روى آورده شریک شوید که براى بى‏نیاز شدن مؤثرتر و جهت روى آوردن بهره‏مندى مناسب‏تر است»؛(شَارِکُوا الَّذِی قَدْ أَقْبَلَ عَلَیْهِ الرِّزْقُ، فَإِنَّهُ أَخْلَقُ لِلْغِنَى‏، وَأَجْدَرُ بِإِقْبَالِ الْحَظِّ عَلَیْهِ).

بعضى از مفسران، این کلام حکیمانه را بر حقیقت داشتن بخت و اقبال حمل کرده و گفته‏اند: چیز مرموزى به نام بخت و اقبال وجود دارد که در بعضى هست و در برخى نیست. آنها که داراى بخت خوب و شانس و طالع‏اند به هر کجا روى آورند با موفقیت روبرو مى‏شوند، درها به رویشان گشوده و گره‏ها باز مى‏شود و مشکلات حل مى‏گردد و موانع برطرف مى‏شود. گویى زندگى را نوعى بخت‏آزمایى پنداشته‏اند که عده‏اى بدون هیچ دلیل منطقى پیروزى‏هاى مهمى پیدا مى‏کنند و عده‏اى باز بدون هیچ دلیلى محروم مى‏شوند. همان‏گونه که در بعضى از شروح نهج‏البلاغه آمده که بعضى گفته‏اند: بخت به منزله مردى نابینا و گنگ و کر است که در برابر او مقدارى جواهرات و سنگ‏ریزه باشد و او با هر دو دستش بى‏حساب آنها را به سوى حاضران پرت کند، گروهى بى‏دلیل جواهرات را به چنگ مى‏آورند و گروه دیگرى سنگ‏ریزه‏ها را. در حالى که این سخن صحیح به نظر نمى‏رسد.

درست است گاهى پاره‏اى از تصادف‏ها سبب پیشرفت بعضى از اشخاص نالایق و عقب‏ماندگى برخى از افراد لایق مى‏شود؛ ولى اینها را باید استثنایى دانست. اساس پیشرفت بر تلاش و کار و مدیریت و نظم و تدبیر است. ممکن است بعضى عوامل موفقیت و پیروزى اشخاص بر ما روشن نباشد ولى به یقین آنها که موفقیت بیشترى در امور اقتصادى، فرهنگى، سیاسى و نظامى و مانند آن را پیدا مى‏کنند داراى امتیازاتى هستند که دیگران ندارند؛ خواه این امتیازات براى ما روشن شده باشد یا نه و این‏که امام علیه السلام مى‏فرماید: با کسانى که روزى به سوى آنها روى آورده شریک شوید، ممکن است اشاره به همین عوامل موفقیت و بهره‏گرفتن از مدیریت و لیاقت‏هاى آنها باشد و به این ترتیب مسئله اقبال و شانس از جنبه خرافى بیرون مى‏آید و به صورت مستدل و منطقى خودنمایى خواهد کرد.

مرحوم کمره‏اى در ادامه بحث منهاج البراعة در ذیل این کلام حکیمانه، این گفتار امام علیه السلام را اشاره به استفاده کردن از یک اصل اقتصادى مهم مى‏داند که ممالک پیشرفته از آن بهره مى‏برند، وى مى‏گوید: آنها اساس کار اقتصادى خود را بر تأسیس شرکت‏ها و تعاون در فعالیت‏هاى اقتصادى گذارده‏اند.

سپس مى‏افزاید: یک دست به یقین کوتاه است و هر انسانى آمادگى براى بخشى از فعالیت‏هاى ثمربخش دارد؛ اما هنگامى که گروهى دست به دست هم بدهند و استعدادها و تخصص‏هاى خود را بسیج کنند، عوامل تأثیرگذار بیشتر مى‏شود و سود بیشتر خواهند برد.(1)

البته آنچه مرحوم کمره‏اى گفته صحیح است؛ ولى کلام امام علیه السلام ناظر به اصل شرکت نیست، بلکه امام علیه السلام مى‏فرماید: با آنهایى که در زندگى اقتصادى خود موفقیت بیشترى پیدا کرده‏اند شرکت کنید و از عوامل موفقیت آنها بهره‏مند شوید.

از آنچه گفته شد پاسخ بعضى از سخنان مرحوم «مغنیه» که در شرح نهج‏البلاغه‏اش آورده روشن مى‏شود و نیازى به ذکر آن نیست.

در حدیثى از امام صادق علیه السلام مى‏خوانیم که فرمود:«لا تُخالِطُوا وَلا تُعامِلُوا إلّا مَنْ نَشَأَ فِی الْخَیْرِ؛ دوستى و معامله نکنید مگر با کسانى که در خیر و نیکى پرورش یافته‏اند».(2)


1) منهاج البراعة، ج 21، ص 299.

2) کافى، ج 5، ص 158.