جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شرح و تفسیر: باز هم فرق عاقل و احمق‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

مرحوم سیّد رضى در آغاز این سخن حکیمانه مى‏گوید: «همان جمله پرمایه قبل از امام علیه السلام به تعبیر دیگرى بدین صورت نقل شده است: «قلب احمق در دهان اوست و زبان عاقل در درون قلبش قرار دارد»؛(وَقَدْ رُوِیَ عَنْهُ علیه السلام هذا الْمَعْنى‏ بِلْفظٍ آخَرٍ، وَهُوَ قَوْلِهِ: قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِی فِیهِ، وَلِسَانُ الْعَاقِلِ فِی قَلْبِهِ).

سپس مى‏افزاید: «و هر دو یک معنا را بازگو مى‏کنند»؛(وَمَعْناهُما واحِدٌ.).

تفاوت این دو تعبیر آن است که در تعبیر اول مى‏فرماید: زبان عاقل پشت قلب (عقل) اوست. در اینجا مى‏فرماید: در درون قلب اوست و در آنجا مى‏فرمود: قلب احمق پشت زبان اوست و در اینجا مى‏فرماید: در دهان اوست.به یقین هر دو بیان تعبیرى کنایى زیبا و صحیحى است و هر دو اشاره به یک حقیقت دارد و آن این‏که افراد عاقل بى مطالعه، فکر و دقت سخن نمى‏گویند؛ حسن و قبح، سود و زیان، مناسبت و عدم مناسبتِ گفتار خود را به دقت بررسیده و سپس آن را بر زبان جارى مى‏کنند در حالى که افراد نادان به عکس آن هستند؛ سخنى را بى مطالعه مى‏گویند و بعد که به آثار زیانبارش برخورد کردند در فکر فرو مى‏روند که آیا صلاح بود ما چنین سخنى را بگوییم؟

در کتاب محجة البیضاء همین مضمون کلام امام علیه السلام با شرح بیشترى از پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله نقل شده است که مى‏فرماید:«إنَّ لِسانُ الْمُؤمِنِ وَراءَ قَلْبِهِ فَإذا أرادَ أنْ‏

یَتَکَلَّمَ بِشَىْ‏ءٍ تَدَبِّرُهُ بِقَلْبِهِ ثُمَّ أمْضاهُ بِلِسانِهِ وَ إنَّ لِسانُ الْمُنافِقِ أمامَ قَلْبِهِ فَإذا هَمَّ بِشَىْ‏ءٍ أمْضاهُ بِلِسانِهِ وَلَمْ یَتَدَبَّرَه بِقَلْبِهِ‏؛ زبان مؤمن در پشت قلب (عقل) اوست و هنگامى که اراده کند سخنى بگوید نخست با عقل خود آن را بررسى مى‏کند سپس بر زبانش جارى مى‏سازد ولى زبان منافق جلو قلب (عقل) اوست هنگامى که تصمیم به چیزى بگیرد بدون مطالعه بر زبانش جارى مى‏سازد».

در حدیث دیگرى از امام امیرالمؤمنین علیه السلام مى‏خوانیم:«یَسْتَدَلُّ عَلى عَقْلِ کُلِّ امْرِءٍ بِما یَجْرى‏ عَلى‏ لِسانِهِ؛سخنانى که بر زبان هر انسانى جارى مى‏شود دلیل بر میزان عقل اوست».(1)

نیز در همان کتاب در عبارت کوتاه‏ترى آمده است:«کَلامُ الرَّجُلِ میزانُ عَقْلِهِ؛سخن انسان معیار عقل اوست».(2)

در ادامه همین کلمات قصار در جمله 392 خواهد آمد:«تَکَلَّمُوا تُعْرَفُوا فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ؛سخن بگویید تا شناخته شوید؛ زیرا شخصیت انسان زیر زبان او پنهان شده است».

هرگاه در مورد عبادات و طاعات و گناهان و سیئات دقت کنیم مى‏بینیم قسمت عمده طاعات با زبان و قسمت مهم گناهان نیز با زبان است، بنابراین زبانى که در اختیار صاحبش نباشد بلاى بزرگى است و به عکس، زبانى که در اختیار عقل انسان باشد منبع برکات و طاعات فراوانى است.


1) غررالحکم، ص 209، ح 4033.

2) همان.