آنچه درباره مذمت دنیا در این روایت و روایات دیگر و بعضى از آیات قرآن وارد شده دنیایى است مملو از زرق و برق و مرکب از حلال و حرام و اسراف و تبذیر و دلبستگىها و وابستگىها، و گرنه اگر طلب دنیا از حلال و در حد اعتدال و دور از وابستگىها باشد نه تنها مذموم نیست، بلکه وسیلهاى است براى رسیدن به خیر و سعادت.
دنیایى که آمیخته با حرص و فزونطلبى باشد چنان انسان را به خود مشغول مىدارد که او را از یاد خدا غافل مىسازد و حتى آرامش و استراحت را از او مىگیرد و به این مىماند که انسان براى مسافرت یک روزه که مثلا با پاى پیاده مىخواهد به نقطه خوش آب و هوایى برود به جاى غذاى یک روز معادل پنجاه روز با خود حمل کند که تنها رنج و درد او افزون مىیابد و جز غذاى یک روز براى او قابل جذب نیست.
البته اولیاء الله براى اینکه خود را همگون به قشرهاى ضعیف جامعه کنند زندگى خود را در حد کمتر از متوسطِ افراد قرار مىدهند و زهد و پارسایى را در پیش مىگیرند که نمونه کامل آن شخص امام امیرالمؤمنین على علیه السلام است.