اما بعد، از خدا براى آنچه در دسترست هست بپرهیز، و در حقى که بر گردن تو دارد بنگر و خشم او را برنینگیز. و به شناسائى چیزى که در ندانستن آن عذر و بهانهات پذیرفته نیست باز گرد، زیرا این آئین بهر طاعت نشانههائى آشکار و راههائى روشن و شیوههائى درست و پایانى دلخواه وضع کرد. که خردمندان آزاده به سوى آن بیایند، و سفلگان فرومایه روى مخالفت بدان بنمایند. هر آنکه از زیر آئین خدا شانه خالى کند هر آینه از حق منحرف مىشود، و خواه ناخواه چشم و گوش بسته به گمراهى مىرود. خدا نعمتش را از او مىگیرد، و چنان دچار خشم و زجر و عذابش قرار مىدهد که دیگر توبهاش را
نپذیرد. پس مواظب خود باش، و بیش از این سم به چپ و راست مپاش. خدا که راه راست را پیش پایت گذاشته، و از دانش و بینش هم بهرمندت داشته. ولى تو تا آنجا که مىتوانستى توسن خیره- سرى را تا بن بست زیان کارى و کفر و ستیزگى تاختى، و خویشتن را در ورطه شر و ناسازگارى انداختى، و به تبهکارى پرداختى، و پیروانت را هم دچار مهلکه ساختى. راههاى رستگارى در برابرت سخت و دشوار گردید، و اهریمن بدسگال در رخنه کردن به درونت همّت ورزید .